یک ایجنت فوتبالی داستان یک نوجوان ۱۷ ساله را برای وبسایت اتلتیک روایت میکند. بازیکنی که برای باشگاهی خارج از انگلستان فوتبال بازی میکند. این ایجنت به تولید برخی از بهترین بازیکنان جوان جهان شهرت دارد.
هافبک مورد بحث که دو سال قبل از اولین قرارداد حرفهایش به عنوان “یک استعداد غیرقابل باور” شناخته میشد. این توانایی را داشت که با قدرت به میدان برود و به گفته این ایجنت “تمام علامت سوالهای کلیدی درباره بازیکنان در بازار اروپا را تیک بزند”.
به غیر از یک نکته: حساب اینستاگرامش. ” او با زنجیر طلا و یک ماشین بزرگ به این طرف و آن طرف میرفت. مدام از خودش عکس میگرفت و پست میگذاشت. خندهدار و خجالتآور بود. این یک مرگ حرفهای بود. ۹۵ درصد باشگاهها از امضای قرارداد با او منصرف شدند.”
ایجنت سرش را تکان میدهد و میگوید: ” واقعا دیوانه کننده است که بازیکنها چقدر درباره خودشان اطلاعات غلط میدهند. بدون اینکه متوجه باشند.”
وقتی حاشیهها مهم میشوند
بررسی پس زمینه بازیکنان هیچوقت کارآسانی نبوده است. عصر دیجیتال، به ویژه با حضور پررنگ شبکههای اجتماعی، مجموعهای عمیق از اطلاعات را در اختیار باشگاهها قرار میدهد تا در آن گشت و گذار کنند و تا جایی که میتوانند در مورد بازیکن، خانواده و دوستانش اطلاعات کسب کنند.
اما در واقع این تنها نوک کوه یخ است. یا حداقل باید این طور باشد که باشگاهها در مورد کاهش ریسک و جمعآوری هرچه بیشتر اطلاعات در مورد بازیکنان جدی باشند تا در کنار گزارشهای استعدادیابها و تحلیل دادهها بنشیند.
روش اول: مصاحبه با خانواده فوتبالی بازیکن
“شخصیت مهم است. این همه چیز برای من است.” آنژه پستوچوغلو، سرمربی تاتنهام در ماه نوامبر در برنامه زنده ریو فردیناند گفت: ” یک شخصیت اشتباه در رختکن مشکلات زیادی دارد. بنابراین همیشه کیفیت یک بازیکن را فدای شخصیت درست میکنم.”
او تنها نیست. باشگاههای لیگ برتری آنقدر به مساله پیشینه فرهنگی بازیکن اهمیت میدهند که به دنبال این هستند که ۲ تا ۳ ساعت را به صورت حضوری با پدر و مادر بازیکن مصاحبه کنند.
با توجه به مبالغ هنگفتی که در نقل و انتقالات در بالاترین سطح جابجا میشود و همچنین نیاز به اقدام سریع پس از توافق بر سر یک هزینه، مصاحبه با اطرافیان بازیکن به عنوان یک “نیاز” در نظر گرفته میشود.
روش دوم: جاسوسی در هتل
یکی از باشگاههای لیگ برتر گاهی اوقات از کادر جذب خود میخواهد در هتل تیمها پرسه بزنند. انها میخواهند ببینند هدف انتقال چگونه رفتار میکند و با افراد دور از زمین چطور در تعامل است.
اینکه چقدر میتوان از این نوع رویکرد اطلاعات موثق به دست آورد جای سوال دارد. باتوجه به اینکه بازیکن در هتل هم هنوز در محیط “کاری” خود قرار دارد و دسترسی به او محدود خواهد بود.
بسیاری از باشگاهها ترجیح میدهند به روشهای سنتیتر مانند پرسوجوی حضوری از اطرافیان و جمع آوری اطلاعات از حداقل سه منبع مستقل تکیه کنند. کارکنانی که برای فدراسیون کشورها کار میکنند میتوانند افراد بیطرف مفیدی برای کسب اطلاعات باشند.
جالب اینکه حتی کارکنانی که برای باشگاههای رقیب کار میکنند گاهی اوقات در دادن اطلاعات درباره یک بازیکن همکاری میکنند.
وقتی که لیورپول در سال ۲۰۱۴ با ماریو بالوتلی از آث میلان قرارداد امضا کرد، آنها با کارکنانی که با این بازیکن در باشگاه قبلی او، منچسترسیتی کار کرده بودند، تماس گرفتند.
حضور کارآگاهان سابق در فوتبال!
جالب اینکه برخی از مربیها اعتبار زیادی به منابع ارائه شده توسط هم تیمیهای فعلی یا سابق یک بازیکن میدهند.
نیل ویتبرد که نزدیک به ۲۵ سال را به عنوان کارآگاه پلیس متروپولیتن گذرانده است، اکنون در نقش خود به عنوان مدیر تحقیقات فعالیتهای ضد کپی رایت (FACT) که در لندن مستقر است کار میکند. خدماتی را هم به باشگاههای فوتبال ارائه میدهد.
ویتبرد به اتلتیک میگوید: ” اطلاعاتی که از دادهها به دست میآورید، همه چیز را درباره عملکرد فنی بازیکن به شما میگوید. اما برای پی بردن به جنبههای خارج از زمین که به شما در مدیریت بازیکن کمک میکنند، از چه ابزارهایی استفاده میکنید؟ در فوتبال کاری را انجام میدهند که همیشه همه انجام میدهند. گوشی را برمیدارید و میگویید:” ما به این بازیکن علاقه داریم، میتوانید در مورد او به من بگویید؟ ” این عالی است. اما آیا اطلاعات درستی به شما داده میشود؟ آنها را چگونه را ارزیابی می کنید؟”
ویتبرد لبخند میزند و میگوید: ” همه ما میتوانیم به گوگل برویم و فکر کنیم داریم کار تحقیقاتی انجام میدهیم. اما این یک ابزار تحقیقی نیست. هر کسی می تواند آنلاین شود و سعی کند چیزهایی را پیدا کند. و این کمی به شما کمک میکند. اما ما از نرم افزارهای اختصاصی و منابع اختصاصی استفاده میکنیم که فوتبال به آنها دسترسی ندارد.
آنها نمیتوانند به تنهایی بفهمند بازیکنان در حسابهای شبکههای اجتماعی، چه روابطی دارند و چه نوع ریسکی در آن دخیل است.و این تنها کاری نیست که ما میتوانیم با نشستن اینجا در دفتر کارمان انجام دهیم.
همکاران مورد اعتماد ما در کشورهای مختلفی مثل ایتالیا، مالی، اروگوئه و اوکراین، فعالند چون همیشه نمیتوانید همه چیز را از نشستن پشت میز در لندن به دست آورید.”
مورد عجیب تونالی: چطور نیوکاسل نفهمید؟
یک چهره ارشد مدیریتی در یک باشگاه لیگ برتری به این نکته اشاره میکند که حتی کاملترین و برنامهریزی شدهترین بررسی پیشینهها هیچ تضمینی برای درست بودن انتخاب یک بازیکن نیست، به خصوص اگر آنها از خارج از بریتانیا آمده باشند و سعی کنند با فرهنگ متفاوتی سازگار شوند و زبان جدیدی یاد بگیرند.”
دن اشورث مدیر فوتبالی نیوکاسل میگوید: « من ۱۶ سال است که این کار را انجام میدهم. شما به تلاش و دقت خود افتخار میکنید. اما گاهی از خودتان میپرسید کجا اشتباه کردم؟”
این جملهای بود که مدیر فوتبالی نیوکاسل گفت. در اوایل ماه نوامبر پس از محرومیت ۱۰ ماهه ساندرو تونالی از فوتبال توسط فدراسیون فوتبال ایتالیا به دلیل نقض قوانین قمار در این کشور.
نیوکاسل در ماه ژوئیه ۵۵ میلیون پوند (۷۰ میلیون دلار) به میلان برای خرید تونالی پرداخت کرد، در حالی که کاملاً از اعتیاد او به قمار بیاطلاع بود. آث میلان هم بعدا گفت که آنها هم چیزی در این مورد نمیدانستند
پیامدهای محرومیت تونالی برای همه در نیوکاسل سخت بوده و سوالات مختلفی را ایجاد کرده است. نیوکاسل تحقیقات داخلی را در مورد این انتقال آغاز کرد. از جمله بررسی نحوه قرارداد آنها با تونالی و نقش افراد دخیل در این انتقال. احساسی که در میان کارکنان ارشد در داخل باشگاه وجود دارد این است که نیوکاسل به هیچ وجه نمیتوانست از اعتیاد تونالی به قمار مطلع باشد.
افکار ویتبرد در مورد این موضوع جالب است: «اگر تونالی کار خلافی را انجام دهد، مخفیانه این کار را میکند. اگر تونالی به صورت آنلاین قمار کند، کشف آن بسیار دشوارتر است؛ زیرا او از حساب شخصی استفاده خواهد کرد.
برخی افراد به شما خواهند گفت که میتوانند ایمیلها را هک کنند. بله، این کار شدنی است. اما این کار غیرقانونی است. ما این کار را نمیکنیم.” بنابراین، چیزی که شما به آن تکیه میکنید، احتمالا تلاش برای یافتن افراد نزدیک به او است، جایی که او ممکن است با کسی در مورد کاری که انجام میدهد صحبت کرده باشد.
خبرچینها وارد میشوند
” ما با نگاه کردن به منبع اطلاعاتی مخفی خود شروع میکنیم. ما از عبارت “CHIS” استفاده میکنیم. CHIS یک منبع اطلاعاتی مخفی انسانی است که اساسا خبرچین است. بنابراین اگر نیوکاسل به ما ماموریت میداد، اولین کار این بود که ببینیم چه کسی به تونالی نزدیک است. چه کسی را میشناسیم که بتواند اطلاعاتی در مورد او، سبک زندگیاش و کارهایی که انجام میدهد به ما بدهد؟ فکر نمیکنم فوتبال این کار را به شکل رسمی انجام دهد”
یکی دیگر از مدیران ورزشی باتجربه که شبکه گستردهای از ایجنتهای فوتبالی در سراسر جهان دارد، به The Athletic میگوید در گذشته، از بازیکنان مطرحی که در قمار مشکلاتی داشتند خبر داشته و از نقل و انتقال آنها منصرف شده است.
او میگوید، اعتیاد و بیماری تونالی یک پیچ و خم بود پنهان در زندگیاش بود و چیزی نبود که در صنعتی که مردم آن دوست دارند دربارهاش شنیده باشد.
یک نمونه واقعی: مربی اعصابندار!
بررسی پیشینه در فوتبال فراتر از بازیکنان است. از یک مشاور هوش تجاری که توسط برخی از بزرگترین باشگاههای اروپا استفاده میشود، خواسته شد تا روی یک مربی فوتبالی که در لیگ برتر حضور داشته و یک چهره شناخته شده است، بررسیهایی انجام دهد.
” کار ما اساساً بررسی سوابق عمومی بازیکن است که نسبتاً کار آسانی است. جستوجو در رسانههای بینالمللی و میان پروندههای دعوای قضایی تا ببینیم آیا میتوانیم مساله جدی پیدا کنیم یا خیر.
در واقع، بعید است که این نوع جستجو چیز قابل توجهی را که قبلاً شناخته نشده باشد، نشان دهد، به ویژه در مورد یک بازیکن با کیفیت بالا و مشهور. اگر مشتری بخواهد، گام بعدی انجام بررسی دقیق، انجام کاری است که ما آن را جستوجوهای منبع مینامیم. به این معنی که با افرادی که در حاشیه زندگی آن شخص هستند صحبت میکنیم.
کسانی مثل همکاران سابق، دشمنان و…. در این مرحله، شما ممکن است به چیزهای ظریفتری نگاه کنید: آیا آنها مشکل زود عصبانی شدن دارند؟ آیا در رختکن قبلی، با کسی درگیر شدهاند؟»
در مورد ان مربی لیگ برتری، بازخوردها تصویر بدی را ترسیم کردند. ما با چندین نفر که قبلاً با او کار میکردند صحبت کردیم و همه آنها گفتند که او خلق و خوی تندی دارد. برخی حتی گفتند که او سابقه مصرف ارامبخش دارد که شک ما را بیشتر کرد.”
جمعآوری اطلاعات میتواند فرآیندی زمانبر باشد بخصوص که بازار بررسیهای لازم در مورد بازیکنان “بسیار توسعه نیافته” است. تصور عمومی از این نوع کار احتمالاً با واقعیت فاصله زیادی دارد، با این فرض که برخی افراد در ذهن خود تصویری از کارآگاههای خصوصی دارند که در سطلهای زباله اطراف خانه بازیکنان دنبال مدرک میگردند. در واقع در این مسیر قوانین اخلاقی و مرزهای قانونی زیادی وجود دارد.
سوال: کار غیرقانونی هم میکنید؟
تحلیلگر شرکت هوش تجاری در پاسخ به این سوال که چه نمونههایی ممکن است وجود داشته باشد که میشود درباره آنها قانون را زیر پا گذاشت، پاسخ میدهد: «یک مورد اصلی وجود دارد که در هنگام انجام پرس و جوهای منبع، «بهانه سازی» نامیده میشود. اگر با شما تماس بگیرم و به شما دروغ بگویم چکار میکنید؟ اگر درباره اطلاعات محرمانه یا اطلاعات حساس به من بگویید، این اساساً تقلب است، زیرا ممکن است چیزی محرمانه را به بهانه اینکه فقط میخواستید به من اطلاعات بدهید فاش کرده باشید. چون در واقع، من میروم و این اطلاعات را به نیمی از تیمهای لیگ برتری میگویم.»
برای کسانی که در مورد هزینههای اینجور پر.ژهها کنجکاوند باید بگوییم که بسته به مشخصات فرد و نیازهای مشتری، میتواند از چند هزار پوند تا دهها هزار پوند باشد.
اطلاعات چطور به دست تیمهای فوتبالی میرسد؟
” شرکتها وقتی پرونده را برای تیمی ارسال میکنند، هیچ اطلاعی از نحوه استفاده از محتویات پرونده در آن باشگاه ندارند. تصمیمگیری در مورد این اطلاعات به مدیران باشگاه بستگی دارد.” یکی از استعدادیابان فعال در لیگ برتر در این باره توضیح میدهد: ” ما، در پس زمینه، تمام بررسیهایمان را انجام میدادیم و میگفتیم، بله این بازیکن فوق العادهای است اما با تجربهای که داریم اگر ما بودیم به دلیل مسایل A، B، C به او دست نمیزدیم. سپس مربی تیم میگوید: ” خب، من اینها را میدانم، اما او یک استعداد است و فکر میکنم میتوانم با او کار کنم.”
و خب البته این موضوع ما را بسیار ناامید میکند. همه در مورد هوش مصنوعی صحبت میکنند اما شما نمیتوانید وارد مغز یک فوتبالیست شوید تا پیشبینی کنید که در آینده قرار است چه کاری انجام دهد؟”
اگر این مطلب را دوست داشتید، این قسمت از پادکست فوتبالی فوتبالتراپی را هم بشنوید:
شرطبندها به بهشت نمیروند!