تنها شش ماه پس از شکستن رکورد نقل و انتقالات بریتانیا با خرید انزو فرناندز، چلسی دوباره این رکورد را شکست و مویزس کایسدو را به خدمت گرفت و در این مسیر لیورپول را شکست داد. سپس با جذب لاویا بیش از پیش نمک بر زخمهای تازه یورگن کلوپ پاشید. اگر بندهای گوناگون قراردادهای بسته شده توسط بولی و شرکا فعال بشوند مقدار کل هزینهی مالکین جدید تقریبا به نصف هزینهای که آبراموییچ در نزدیک به دو دهه برای نقل و انتقالات چلسی انجام داده بود میرسد، یعنی ۱ میلیارد پوند.
جذب بیش از حد استعدادهای گران قیمت جوان در طول فقط ۳ پنجره نقل و انتقالاتی یک بار دیگر مسئله فیرپلی مالی را در عصری که ثروت لیگ برتر به طور کامل بر بازار نقل و انتقالات اروپا تسلط یافته است، به چالش میکشد. برای مشخص شدن وسعت ابعاد هزینههای چلسی به این مسئله توجه داشته باشید که از ۲۰۲۲ به این طرف هیچ باشگاهی حتی نصف این مقدار خرج نکرده است؛ تمامی این نکات موجب شده که چلسی در لیست بررسی فیرپلی مالی قرار بگیرد. با این اوصاف این مسئله مانع از ادامهی استراتژی مدیران و مالکین نشده است. سوالی که وجود دارد این است که چگونه تا اکنون آنها توانستهاند این کار را بدون نقض قوانین انجام دهند و تا چه مدت می توانند این کار را ادامه دهند.
ابتدا اجازه بدهید نگاهی بیندازیم به تغییرات زیادی که در چلسی از زمانی که بولی و شرکا کنترل باشگاه را در سال گذشته در دست گرفتند اتفاق افتاد. در مدت کمی مالکین آبیها یکی از پیرترین ترکیبهای لیگ را با میانگین ۲۷.۱ سال را به ترکیبی با میانگین ۲۳.۶ تبدیل کردند (به رشد برنلی هم در نمودار بالا توجه کنید). جدا از ترکیب اصلی، چلسی در طول مالکیت جدید ۱۷ بازیکن نوجوان با هزینهی ۱۷۳.۷ میلیون یورو ، با توجه به اینکه آنها یکی از بهترین آکادمیهای جهان با تعداد زیادی خروجی برجسته را دارا هستند، جذب کرد. دوران رومن آبراموویچ توسط مربیانی شکل گرفت که در کوتاه مدت موفقیت به دست میآورند و در نتیجهی آن به بازیکنان جوان و آکادمی در این روند توجهی نمیشد، شاخصترین گزینه در این بین شاید کوین دیبروینه باشد. با این حال به نظر دوران تاد بولی در حال ساختن چشمانداز بلندمدتتری است که خب این مسئله نیز باعث نشد که بازیکن هایی مانند بیلی گیلمور، لوئیس هال و میسون مانت فروخته نشوند و قطعا مانع از بزرگترین ولخرجی در تاریخ فوتبال نیز نشده است.
خرجهای زیاد چلسی دقیقا در همین استراتژی بلند مدت است که باعث شده چلسی تاکنون از پیامدهای ترسناک فیرپلی مالی دور بماند. واژهی Amortization (به معنی استهلاک) به فرآیندی در فوتبال نسبت داده میشود که از طریق آن باشگاه هزینههایی که برای یک بازیکن متقبل شده است را تقسیم بر تعداد سالهای قرارداد او میکند و سپس این مقدار را در لیست هزینههای باشگاه قرار میدهد. به عنوان مثال هزینهی ۱۰۶.۸ میلیون پوندی که برای انزو فرناندز پرداخت شده است در کوتاه مدت و میان مدت چندان نجومی به نظر نمیآید، چرا که این هزینهها در طول یک قرارداد هشت و نیم ساله پخش میشود؛ یعنی ۱۲.۶ میلیون پوند در هر سال؛ این مسئله در تمامی قراردادهای بلند مدتی که چلسی با بازیکنان امضا کرده است صادق است. قوانین فیرپلی مالی یوفا به باشگاهها اجازه میدهد در یک دوره سه ساله حدود میلیون ۶۰ میلیون یورو تراز منفی (یعنی میزان هزینهها ۶۰ میلیون بیشتر از درآمدها باشد) داشته باشند، که این مقدار تا ۹۰ میلیون هم امکان افزایش دارد. این یعنی ارائه قراردادهای طولانی عنصر تعیینکنندهی استراتژی باشگاه در فرآیند نقل و انتقالات بوده است.
یوفا در واکنشی که به نظر میرسد برای جلوگیری از این رویکرد باشد، از جولای ۲۰۲۳ محدودیت پنج سالهای برای استهلاک هزینه نقل و انتقالات را تعیین کرده است. البته که این تغییرات بر قراردادهای قبلی تاثیر نمیگذارد، به این معنی که ساختارهایی که برای امضای قرارداد با بازیکنانی مانند انزو فرناندز و میخایلو مودریک استفاده شده است شامل این قانون نمیشود اما قرارداد کایسدو نیز “بعید” است شامل آن بشود چرا که اگرچه این معامله در آگوست انجام شد، با این حال لیگ برتر در زمان نوشتن این مقاله محدودیتهای ذکر شده را با قوانین سودآوری و پایداری خود (باشگاهی نباید بیش از ۱۰۵ میلیون پوند در طول بازهی زمانی ۳ ساله تراز منفی داشته باشد) در تناقض میبیند و آن را اعمال نکرده است. پس با توجه به عدم حضور چلسی در رقابتهای اروپایی، این مسئله مشکل آیندهی باشگاه، و نه الان، محسوب میشود.
حالا بهتر است سراغ بعد دیگری از ماجرا برویم، فروش. فروش بازیکن چیزی است که باشگاه در دوران آبراموویچ به خوبی انجام میداد و تابستان امسال دوباره این کار را تکرار کرد. اگرچه آنها پر خریدترین تیم لیگ بودند، اما پر فروشترین تیم نیز بودند و از طریق فروش بازیکنان درآمدی در حدود ۲۵۵ میلیون یورو داشتند که باعث میشود آنها با تفاضل منفی ۱۳۰ میلیون یورو تفاضل بهتری از آرسنال و منچستریونایتد و فقط اندکی بدتر از بورنموث داشته باشند. مهمتر از همه این است که برخلاف قراردادهای خرید که هزینهی مستهلک شده در طول سالهای قرارداد بر روی حسابهای باشگاه خریدار تقسیم میشود، هزینهی بازیکنان خروجی به صورت یک جا در حسابهای باشگاه فروشنده وارد میشوند، به این معنی که چلسی مزیت قابل توجهی در جبران هزینههای خود، حداقل در حسابرسیها، دارد.
اجازه بدهید نگاهی بیندازیم به تحقیقات یکی از کارشناسان مالی فوتبال، کیران اوکانر، که اخیرا مطالعهای در مورد فعالیتهای نقل و انتقالات چلسی انجام داده است. کای هاورتز در تابستان امسال به ۶۵ مبلغ میلیون پوند به آرسنال فروخته شد در حالی که چلسی او را ۶۲ میلیون پوند با قراردادی ۵ ساله به خدمت گرفت. این یعنی چلسی برای او در طی سه سال گذشته ۳۷.۲ میلیون یورو در حسابهای باشگاه برای او پرداخت کرده است. با وجود اینکه مقدار استهلاک باقیماندهی قرارداد هاورتز ۲۴.۸ میلیون یورو بود فروش او به مبلغ ۶۵ میلیون به آرسنال یعنی سودآوری ۴۰.۲ یورویی برای چلسی در حسابرسی.
از طرف دیگر فروش بازیکنان آکادمی به منزلهی سود خالص است چرا که جذب آنها در سطوح پایینتر صورت و طبق گفتهی اوکانر برای امضای قرارداد با آنها نیازی به درج هزینه انتقال وجود ندارد؛ این یعنی چلسی ۱۷۶ میلیون پوند سود از فروش ماونت، آبراهام، هال، توموری گوئهی و گیلمور در سه سال گذشته به دست آورده است. علاوه بر این، خروج بازیکنانی که دستمزد بالایی دارند مانند کانته، کولیبالی، ازپیلیکوئتا و پولیسیک به کاهش صورت حساب دستمزدها کمک کرده است.
شاید به نظر برسد که چلسی حسابرسیهای خیلی هوشمندانهای انجام داده است اما نگرانیهایی نیز در مورد استراتژی باشگاه وجود دارد. همانطور که اوکانر در گزارش خود میگوید سیاست نقل و انتقالاتی چلسی ممکن است در کوتاه مدت سودمند باشد اما در طولانی مدت قطعا دردناک خواهد بود چرا که تعداد زیادی از بازیکنان دارای قراردادهای طولانی مدت هستند و اگر جواب ندهند ممکن است خلاص شدن از شر آنها دشوار باشد. از طرف دیگر به دلیل عدم حضور در رقابتهای اروپایی و به پایان رساندن فصل پیش در نیمهی پایین جدول، درآمد تیم از حق پخش از ۲۲۹ میلیون پوند به ۱۵۹ میلیون پوند کاهش یافته است. همچنین تا زمان نوشتن این مقاله باشگاه هنوز اسپانسری برای پیراهن خود ندارد و همین مسئله باعث میشود که از یکی از منابع اصلی درآمد خود محروم باشد.
اگر چلسی بتواند به مقدار کافی به موفقیت دست پیدا کند نیاز به جذب بازیکنان بیشتر در سالهای آینده کمتر خواهد بود، اما اگر این اتفاق نیوفتد وای به حال چلسی چرا که هزینههای سنگین و قوانین فیرپلی مالی به طور بالقوه فعالیت باشگاه را در بازار محدود میکند و حتی ممکن است آثار بسیار زیان باری مانند محرومیت از شرکت در برخی مسابقات اروپایی و نیز کسر امتیاز را در پی داشته باشد.
یک پاسخ
عالی
🙏🙏🙏