شاید سادهترین تصمیم در بحران پیش آمده، بیانیهای بود که منچستر یونایتد هفته پیش صادر کرد: “میسون گرینوود آیندهای در اولدترافورد ندارد.” اما یک سوال بسیار سختتر هنوز بیپاسخ مانده است: “حالا فوتبال با میسون گرینوود چه میکند؟” یونایتد میگوید “بهترین کار این است که گرینوود کارش را خارج از اولدترافورد ازسر بگیرد”.
اما انگار از نظر دیگران، بهتر نیست گرینوود کارش را به طور کامل ازسر بگیرد. ترزا پارکر، سخنگوی موسسه خیریه کمک به زنان، به اتلتیک میگوید: ” برخی از آسین دیدگان خشونت علیه زنان به ما میگویند که دیگر نمی خواهند او را در حال بازی فوتبال ببینند و ما کاملا این موضوع را درک میکنیم. وقتی شما در مورد مسائل مربوط به ضد نژادپرستی و ضد تبعیض جنسی صحبت میکنید، ارزشها و مسئولیتهای یک بازیکن واقعا مهم است.بنابراین اگر او (گرین وود)برگردد، ما میخواهیم مطمئن شویم که ارزشها حفظ میشوند.”نکته خوبی که پارکر به آن اشاره میکند این است که اتحادیه بازیکنان چیزی درباره گرینوود نمیگوید و این موضوع بازتابی از موضع کلی فوتبال است.
آیا مقصد جدیدی در راه است؟
برای باشگاهها، انواع و اقسام ملاحظاتی وجود دارد که هنگام فکر کردن به امضای قرارداد با گرین وود باید به آن ها توجه کرد و به همین خاطر در اکثر موارد تمایل کمی از طرف مالکان، مدیران اجرایی، مدیران ورزشی و مربیان برای برقراری ارتباط با او وجود خواهد داشت.
زمانی که یکی از کارکنان یکی از باشگاههای مطرح اروپایی احتمال امضای قرارداد با گرینوود را مطرح کرد، قبل از اینکه یونایتد بیانیه خود را منتشر کند، از کار برکنار شد.و هنگامی که اسکای از یکی از چهرههای سرشناس یکی از باشگاههای لیگ برتر که به دلیل حساسیت این موضوع به شرط ناشناس ماندن صحبت کرد، پرسید آیا گرینوود میتواند در انگلیس بماند یا خیر؟ پاسخ همینقدر قاطعانه بود: ” نه، نه، نه، نه، نه، نه. همه ما به نوعی فرض می کنیم که انتقال بعدی چیزی شبیه رفتن به عربستان خواهد بود.”
این یک دیدگاه رایج در فوتبال است، اما در حال حاضر هیچ نشانه ای وجود ندارد که عربستان سعودی به عنوان یک گزینه مناسب برای گرین وود مطرح شود. یونایتد هنوز از سوی هیچ باشگاهی در عربستان مورد توجه قرار نگرفته است، و خب شاید این اتفاق اینقدرها هم تعجب آور نباشد وقتی که این کشور تصمیم گرفته تلاش کند تا شیوه نگاه بقیه جهان را نسبت به عربستان تغییر دهد.عربستان در حال حاضر منتظر است ببیند آیا در تلاش خود برای میزبانی جام ملت های آسیا موفق خواهد شد یا نه. طبیعتا هر حرکتی برای خرید گرینوود میتواند روی برند سعودیها تاثیر منفی بگذارد. و اگر با این ذرهبین به موضوع نگاه کنیم این مساله همه جا صادق خواهد بود. ریچارد آرنولد، مدیر اجرایی یونایتد، در نامهای سرگشاده به هواداران توضیح داد که چگونه این پرونده “انتقادات قوی را برانگیخته است، و این وظیفه من است که هرگونه انحراف نسبت به اتحادی که در باشگاه به دنبال آن هستیم را به حداقل برسانم”.
آرنولد در اصل به این موضوع اشاره کرده است که اگر هر باشگاهی بخواهد تابستان امسال گرینوود را بخرد، چه چیزی را تجربه خواهد کرد: “یک اعتراض عمومی، پوشش رسانهای شدید و در داخل باشگاه، نوعی واکنش که خطر ناراحتی هواداران، کارکنان و در برخی موارد بازیکنان را نیز به همراه خواهد داشت.”با این حال واقعیت این است که کسی در باشگاهی بالاخره گرینوود را جذب خواهد کرد و این به خودی خود بحث پیچیدهای را در مورد آنچه برای فوتبالیستی که از طریق رسانه های اجتماعی محاکمه شده اما در دادگاه قانونی به هیچ جرمی محکوم نشده است، دامن میزند.شرایط پرونده گرینوود بسیار غیرعادی است، با در نظر گرفتن اینکه مردم ۱۹ ماه پیش پس از دیدن و شنیدن تصاویر و صداهایی که در رسانههای اجتماعی منتشر شد، به عنوان قاضی و هیات منصفه برایش حکم صادر کردند.
بعد از انتشار آن ویدیو گرینوود به تلاش برای تجاوز، حمله و کنترل و رفتار اجباری متهم شد. یک سال بعد، دادستانی سلطنتی بریتانیا اعلام کرد پرونده خود علیه گرینوود را متوقف میکند چون “پس از اینکه شاهدان کلیدی همکاری خود را از تحقیقات پس گرفتند، دیگر چشم انداز واقع بینانهای از محکومیت وجود ندارد”. وکلای گرینوود تمامی اتهامات وارده را رد کردند.
ورود به میدان مین
از نظر گرینوود او “از همه اتهامات تبرئه شده است”. اما در واقع این طور نیست. شاید عنوان درست این باشد:” اتهامات گرینوود، کنار گذاشته شدهاند.”در واقع بحث میدان مین است. برای مثال، برخی افراد استدلال میکنند که صوت و تصویر به اندازه کافی شواهد محکمه پسندی هستند و در نتیجه گرینوود حق ندارد از زندگی ممتاز یک فوتبالیست حرفهای لذت ببرد. برخی دیگر منطق دادن شانس دوباره به یک مرد در زندگی را مطرح میکنند البته به شرطی که او به عنوان یک برقکار کار کند و دوباره یک جفت کفش فوتبال به پا نکند.این وسط چیزی که هیچ کس با آن مخالف نیست این است که تصویر عمومی گرینوود تکه تکه شده است.
شاید بهترین توصیف وضعیت فعلی را شان بای، مدیر فوتبالی سابق والنسیا انجام داده باشد. او بعد از مطرح شدن شایعات لینک شدن گرینوود به تیمهای مختلف اروپایی گفته بود: “فکر می کنم ۹۵ درصد باشگاه ها بگویند:” قرارداد با گرینوود؟ این یک جام زهر است، من هیچوقت به او نزدیک نخواهم شد.” اما ممکن است باشگاه هایی وجود داشته باشند که بگویند، ” ما متقاعد شدهایم که میتوانیم با موفقیت او را احیا کنیم.”
بای در مورد ارتباط باشگاههای فوتبال با هوادارانشان هنگام بررسی نقل و انتقالات و درک چگونگی ارتباط و شناسایی هواداران با بازیکنان حاضر در زمین صحبت می کند. او اعتراف میکند که اگر هنوز در والنسیا کار میکرد، به فکر امضای قرارداد با گرینوود نمیافتاد.
جهنمی به نام رختکن
گرینوود در بیانیه خود در مورد این که قصد دارد “فرد بهتری” باشد صحبت کرد اما باز هم این حقیقت که گرینوود جرمی مرتکب نشده است، موضوع بازپروری و مجازات را برای او، پیچیده تر میکند.
رختکنها مکانهای عجیبی هستند. اینجا میتوان دربارهی خشنترین و ناراحتکنندهترین موضوعات شوخی کرد، اما موقعیت گرینوود این پتانسیل را دارد که از مرزی عبور کند که به ندرت وجود دارد.
گرین وود قبلاً اعتراف کرده است که به دلیل مطالبی که در رسانه های اجتماعی منتشر شده است “مردم من را قضاوت خواهند کرد” و “بدترین فکر را خواهند کرد”. به احتمال زیاد، او به جای همتیمیهایش به افکار عمومی بیشتر فکر می کرد، اما باید دید در یک باشگاه جدید چه استقبالی از او می شود.
یک لحظه به این مساله فکر کنید. اگر او (گرینوود) را به رختکن بیاورید، ممکن است ۵۰ درصد از تیم بگویند: «من نمیتوانم با او دیده شوم». این یک کابوس است. شما در هر رختکنی مشکلی خواهید داشت که باعث ایجاد شکاف میشود.
در ماه جولای، بنجامین مندی از اتهام تجاوز جنسی و اقدام به تجاوز تبرئه شد. در جریان محاکمه جزئیات مبهمی در مورد سبک زندگی او فاش شد از جمله اعتراف به اینکه او “مستقیم” با زنان بوده و “اغلب” رابطه جنسی محافظت نشده داشته است. با این حال، ظرف پنج روز پس از محاکمه مجدد، مندی با تیم فرانسوی لورینت قرارداد امضا کرد.
سیمون کورنی، مالک سابق اولدهام اتلتیک، تجربه دست اولی از تلاش برای جذب بازیکنی دارد که شهرتش از بین رفته است.
در سال ۲۰۰۷، کورنی با لی هیوز برای اولدهام قرارداد امضا کرد. هیوز در سن ۳۱ سالگی پس از گذراندن سه سال حبس به جرم قتل غیرعمد ناشی از رانندگی خطرناک، به تازگی از زندان آزاد شده بود. هیوز یک گلزن پرکار برای وست بروم بود قبل از اینکه مرسدس بنز خود را به عقب ماشین دیگری بکوید، پدر چهار فرزند را بکشد و سپس با پای پیاده از صحنه فرار کند.
هشت سال بعد، در ژانویه ۲۰۱۵، کورنی سعی کرد پس از آزادی از زندان، چد ایوانز را برای اولدهام قرارداد ببندد. ایوانز، بازیکن سابق تیم ملی ولز، در آن زمان محکوم به تجاوز جنسی بود. در اکتبر سال بعد، او از اتهام تجاوز جنسی پس از محاکمه مجدد تبرئه شد.
مهم است که بر این واقعیت تأکید کنیم که گرین وود هرگز به هیچ جرمی محکوم نشده است، برخلاف هیوز و ایوانز قبل از اینکه دومی بی گناه شناخته شود.
اما اظهار نظرهای کورنی در حال حاضر جالب است. او بینشی از معضلی را ارائه میکند که هر مالک باشگاه فوتبال هنگام بررسی اینکه آیا باید بازیکنی که شهرتش مخدوش شده را جذب کند یا نه با آن مواجه میشوند.
کورنی به The Athletic می گوید: «اگر از بین این دو به من بگویید، از کدام یک بیشتر پشیمان هستید، احتمالاً لی هیوز است. می دانستم که دنبال باشگاه میگردد. میدانستم که انتقادهای زیادی متوجهم خواهد بود، اما می خواستم بازیکنی با دستمزد هفتگی ۲۰۰۰۰ پوند را با ۱۵۰۰ پوند در هفته استخدام کنم.من واقعاً معتقد بودم که او سزاوار یک فرصت دوم است. او محکومیت خود را در زندان گذراند. و قرار است از حالا به بعد چکار کند؟ بی خانمان شدن؟ مردم کی میگویند می گویند: “دیگر کافی است؟”
کورنی در پاسخ به این سوال که چرا حالا از این تصمیم پشیمان است، پاسخ می دهد: «احتمالاً اجازه دادم عنصر فوتبال برایم مهم تر از عنصر اخلاقی باشد. من همچنین میدانستم که قرار است مردم را ناراحت کنم – اینجاست که پشیمانم. اگر یکی از اعضای خانواده من بود که توسط او کشته شده بود، آیا احساس می کردم که او مستحق یک فرصت دوباره است؟ پاسخ البته خیر است.
با این اوصاف، او بسیار عالی کار کرد، او کارهای زیادی در جامعه انجام داد که مردم درباره آن بیخبرند – و این کار را با کمال میل انجام داد.”
کورنی به یاد میآورد: «مادرم که تا ۴۳ سالگی با او دعوا نکرده بودم، به من گفت: «نمیتوانی این کار را انجام دهی، اشتباه است، منزجرکننده است». «از نمایندگان مجلس خواسته بودم که مرا حمایت کنند. هواداران معترض بودند. ما تهدید به مرگ شدیم. وضعیت غیرقابل تحمل بود.»
معما همچنان پیچیده است
جامعه طی چند دهه گذشته تغییرات زیادی کرده است. در مارس ۱۹۹۹، گراهام ریکس به دلیل داشتن رابطه جنسی با یک دختر زیر سن قانونی به ۱۲ ماه زندان محکوم شد. ریکس در آن زمان مربی تیم جوانان چلسی بود و پس از آزادی شش ماه بعد به باشگاه بازگردانده شد تا زیر نظر جیانلوکا ویالی مربی تیم اصلی باشد.
حتی با این واقعیت که ریکس به جرم خود اعتراف کرد، از کارهای خود پشیمان شد و دوران زندان خود را سپری کرد، اکنون غیر قابل تصور به نظر می رسد که یک باشگاه لیگ برتری همان تصمیمی را که چلسی در آن زمان گرفت، اتخاذ کند.
به عبارت دیگر، جامعه امروز چندان بخشنده و بردبار نیست.
منبع: سایت اتلتیک