برگرفته از گزارش آدام کرافتن و مت اسلیتر در وب سایت اتلتیک
استرالیا تنها کشور دیگری بود که به میزبانی این مسابقات ابراز علاقه کرده بود و همچنان در رقابت مانده بود. صبح روز سهشنبه، استرالیا تایید کرد که برای میزبانی رقابتها پیشنهاد جدیدی نخواهد داد. این انصراف، یک معنی بیشتر نداشت: عربستان میزبان جام جهانی ۲۰۳۴ خواهد بود. این اولین باری است که عربستان میزبان مسابقاتی در این مقیاس خواهد بود. این چه معنایی برای فیفا، عربستان سعودی و دنیای بزرگ فوتبال دارد؟
سوال اول: چرا فیفا جام جهانی عربستان را میخواهد؟
میتوانیم با پاسخی که در ۱۱ سال آینده خواهید شنید شروع کنیم: رشد فوتبال در دنیا.
فیفا و رئیس آن، جیانی اینفانتینو، مرتباً به ما میگویند که نقش هیئت حاکمه فوتبال توسعه این ورزش در سراسر دنیا است. وبسایت فیفا همچنین به ما میگوید که این سازمان در حال مدرنسازی فوتبال است تا از همه جنبهها، در دسترس و فراگیر باشد. نه فقط در یک یا دو قاره، بلکه در همه جا.
به عنوان خواننده این گزارش ممکن است بپرسید “فراگیری فوتبال در همه جا” چطور به عربستان سعودی ترجمه شده؟ جایی که عفو بینالملل بیش از ۱۰۰ مورد اعدام را بین ژانویه تا اکتبر ۲۰۲۳ گزارش کرده است و عقاید مختلف در آن به طور آشکاری از نظر قانونی مورد تبعیض قرار میگیرند.
سرنخهای دیگری در پاسخ به این سوال که چرا فیفا ممکن است از برگزاری جام جهانی در عربستان سعودی استقبال کند به مصاحبه ژروم والکه، دبیرکل سابق فیفا (که بعداً توسط دادگاه سوئیس به دلیل دریافت رشوه محکوم شد) برمیگردد، او در سال ۲۰۱۳ گفت که گاهی اوقات «دموکراسی کمتر، برای سازماندهی جام جهانی بهتر، بیشتر جواب میدهد.»
این بدان معناست که از نظر فیفا، پروژههای جامجهانی که به شدت توسط یک دولت حمایت میشوند، اغلب به اعتبار برگزاری یک تورنمنت بزرگ کمک میکنند و فیفا کمتر نگران هزینههای سنگین برگزاری تورنومنتی در ابعاد جامجهانی خواهد بود. در عین حال وقتی یک حمایت دولتی پشت برگزاری مسابقات باشد، دست فیفا برای بهرهبرداری از درآمدهای تبلیغاتی در آن تورنومنت بسیار بازتر است. به عنوان مثال، در مسابقات ۲۰۲۶ در ایالات متحده، فیفا در حال سروکله زدن با انواع چالشها از جمله هزینههای اجاره امکانات تمرینی برای تیمها و همچنین حل و فصل اختلافات عمده با شهرداریها و صاحبان ورزشگاهها بر سر توافقات تقسیم درآمد جام جهانی است. و من و شما خوب میدانیم که همه اینها درعربستان سادهتر حل میشوند.
این به این معنا خواهد بود که جام جهانی عربستان یک جامجهانی سودآورتر برای فیفا است و درآمد حاصل از آن میتواند به طور مساوی بین اتحادیههای عضو توزیع شود. به این معنی که اتحادیههای عضو این سازمان از فیفا و بخصوص رئیس آن، اینفانتینو راضیتر خواهند بود. نتیجه؟ احتمال ماندن اینفانتینو بر مسند قدرت فیفا بیشتر خواهد شد!
سوال دوم: چرا عربستان خواهان برگزاری جامجهانی است؟
عربستان میزبان جام جهانی. چرا؟ یاسر المصحال، رئیس فدراسیون فوتبال عربستان سعودی (SAFF) میگوید: «جام جهانی فوتبال ۲۰۳۴ دعوت ما از جهان است تا شاهد توسعه عربستان سعودی، تجربه فرهنگ آن و تبدیل شدن فوتبال به بخشی از تاریخ آن باشیم.هدف ملی عربستان سعودی حول محور “چشم انداز ۲۰۳۰” گره خورده است. این طرح توسط دولت بهعنوان «طرح اصلاحات اقتصادی و اجتماعی منحصربهفردی که درهای عربستان سعودی را به روی جهان باز میکند» توصیف میشود، با این ایده که اقتصاد را به دور از نفت و گاز برای ایجاد یک اقتصاد بلندمدت پایدارتر هدایت کند.»
بنابراین، پیشنهاد جام جهانی ۲۰۳۰، طرح اولیه بود و عربستان سعودی قبل از اینکه متوجه شود فیفا بعید است که به فاصله ۸ سال، جام جهانی دوم را به کشوری که هم مرز قطر است اعطا کند،همکاری با مصر و یونان را برای برگزاری مشترک مسابقات بررسی کرد. در نهایت، عربستان تصمیم گرفت برای میزبانی سال ۲۰۳۴ به تنهایی پیش برود.
در زمان حکومت محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، آنها با اصرار خاصی وارد پروژههای ورزشی شدهاند. به عنوان مثال میتوان به راهاندازی صندوق سرمایهگذاری دولتی PIF اشاره کرد که تصمیم گرفت باشگاه لیگ برتری نیوکاسل یونایتد را خریداری کند، آنها همچنین یک قرارداد ۱۰ ساله به مبلغ ۶۵۰ میلیون دلار (۵۳۵ میلیون پوند) برای میزبانی مسابقات فرمول یک بستند. میزبانی از مسابقه بوکس سنگین وزن ۲۰۱۹ بین آنتونی جاشوا و اندی رویز و البته راه اندازی لیگ حرفهای فوتبال عربستان در اوایل سال جاری با جذب بازیکنانی مانند کریستیانو رونالدو و کریم بنزما.
دنیس هوراک، سفیر کانادا در عربستان بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸، در اوایل سال جاری در مصاحبهای به Athletic گفت: « سرمایهگذاری درحوزه سرگرمی و ورزش بخش بزرگی از چشمانداز۲۰۳۰ عربستان است. بستن قرارداد با لیونل مسی به عنوان سفیر گردشگری عربستان نشان میدهد آنها در تلاش هستند تا کشورشان را به سطح دیگری ببرند و جهانیتر کنند. شهرت عربستان در سطح جهانی نیاز به تقویت دارد و آنها به وضوح تلاش میکنند برند عربستان در دنیا را تغییر دهند».
سوال سوم: آیا قطر آخرین میزبانی بود که با رایگیری مشخص شد؟
هیچ رأیگیری برای جامجهانی ۲۰۳۰ یا جامجهانی ۲۰۳۴ انجام نشده. این نتیجه دو موضوع است. اولا، جام جهانی اکنون به صورت چرخشی در قارههای مختلف برگزار میشود. جامجهانی را نمیتوان بیش از هر ۱۲ سال یک بار در یک قاره میزبانی کرد به این معنی که دوره ۲۰۳۴ باید در آسیا یا اقیانوسیه برگزار میشد.
با توجه به وجود هفت قاره (زمان مدرسه ما ۵ قاره بود که!) در نقشه جغرافیای جهان، هیچ کس توقع ندارد روزگاری قطب جنوب میزبانی جامجهانی را برعهده بگیرد واسترالیا هم زیر پرچم کنفدراسیون آسیا قرار گرفته، بنابراین داوطلبان میزبانی جامجهانی در قارههای متنوع به شدت محدود میشوند. در نتیجه، اگر کنفدراسیونی که احتمالاً در مناقصه میزبانی پیروز میشود، به طور جمعی از یک کشور حمایت کند – همانطور که در مناقصه سال ۲۰۳۴ اتفاق افتاد – به ندرت دیگر نیازی به رایگیری برای تصمیم گیری انمتخاب میزبان جام جهانی خواهد بود.
سوال چهارم: دارایی فوتبال عربستان چیست؟
فوتبال سازمان یافته در عربستان سعودی عمر کوتاهی دارد، اما مطمئناً آنها فرهنگ فوتبالی تثبیت شدهتری نسبت به کشوری مثل قطر دارند. فدراسیون فوتبال عربستان در سال ۱۹۵۶ تأسیس شده و اولین لیگ ملی حرفهای این کشور در سال ۱۹۷۶ آغاز شده است. برخلاف امروز، که تعداد معدودی از باشگاههای برتر ستارههای گرانقیمتی را به خدمت گرفتهاند، از نظر تاریخی، برترین بازیکنان لیگ حرفهای عربستان همیشه بازیکنان داخلی بودهاند، چیزی که در دهه ۱۹۹۰ شروع به تغییر کرد.
ماجد عبدالله که تمام دوران حرفهای خود را برای النصر بازی کرد، همچنان بهترین گلزن تاریخ لیگ داخلی و تیم ملی است. الهلال پرافتخارترین باشگاه است – آنها ۱۸ عنوان قهرمانی لیگ را به دست آوردهاند – اما الاتحاد به رهبری نونو اسپریتو سانتو سرمربی سابق ولورهمپتون و تاتنهام، قهرمان فعلی لیگ است.
تیم ملی عربستان اولین بار در سال ۱۹۹۴ به جام جهانی راه یافت. سالی که سعید العویران، یکی از دیدنیترین گلهای مسابقات را به ثمر رساند. آنها تقریباً در تمام جامهای جهانی بعدی مدعی اصلی حضور بین تیمهای آسیایی بودند و فراموش نکنیم در جام جهانی قبلی تنها تیمی بودند که آرژانتین قهرمان را شکست دادند.
قبل از اینکه روبرتو مانچینی امسال کار با تیم ملی عربستان را آغاز کند، آنها سابقه طولانی در جذب سرمربیان معتبر دنیا داشتند. فرانس پوشکاش یکی از مربیان قبلی آنها برای مدت کوتاهی در دهه ۱۹۷۰ بود، در حالی که دو مردی که برای برزیل قهرمانی جام جهانی را به ارمغان آوردند – ماریو زاگالو و کارلوس آلبرتو پاریرا – هر دو در دو بازه جداگانه سرمربی تیم ملی عربستان هم بودهاند. درست مثل فرانک رایکارد، برت ون مارویک و هروه رنار.
سوال پنجم: آیا این بدان معناست که لیگ حرفهای عربستان رشد خواهد کرد؟
مطمئناً! اما نه به این دلیل که رابطه علی قوی بین میزبانی جامجهانی و رشد مسابقات داخلی در کشور میزبان وجود دارد لیگ برتر عربستان به رشد خود ادامه خواهد داد چون حاکمیت عربستان اکنون علنیترین تعهدی را که هر دولتی میتواند به فوتبال بدهد، برای ده سال آینده انجام داده است.
میزبانی محبوبترین رویداد ورزشی روی کره زمین تنها یکی از وعدههایی است که ولیعهد محمد بن سلمان در حوزه اعتبار بخشی به فوتبال داده بود. بن سلمان و خانوادهاش بر کشوری نسبتاً جوان که مردمانش دیوانه فوتبال هستند حکومت میکنند. کشوری که در حال حاضر بسیار ثروتمند است اما اقتصادش همچنان به درآمدهای حاصل از فروش سوختهای فسیلی وابسته است. شکستن این وابستگی یک چالش جدی است. بن سلمان باید اقتصاد را متنوع کند. ایجاد شغل برای مردم و جلوگیری از هرگونه تهدید احتمالی برای از دست رفتن سلطنت در خانوادهاش هم چالشهای جدی دیگر هستند. و در چنین شرایطی ورزش میتواند کمک کند. ورزش و به ویژه فوتبال.
ورزش به دولتها از هر نوع و در هر نقطه از کره زمین این امکان را میدهد که پیامهای مثبتی در مورد کشور خود به دنیا مخابره کنند. برای کشوری که سابقه حقوق بشر ضعیفی دارد، منافع چنین پیامی کاملا آشکار است.
عربستان سعودی با برگزاری رویدادهای ورزشی و سرگرمی بزرگ، خود را به عنوان مکانی امن برای سفر و همچنین به عنوان مکانی جذاب برای کسانی که جویای کار هستند معرفی میکند. سرمایهگذاری عظیم حگومتی در ورزش، کسری از مبلغی است که آنها برای زیرساختهای اساسی، از جمله در زمینه گردشگری و صنایع جدید هزینه میکنند.
علاوه بر نگرانیهای آشکار برای ثروت کشور، بن سلمان و مشاوران او باید به سلامت جامعه هم فکر کنند. عربستان سعودی ممکن است جمعیت جوانی داشته باشد، اما مردمانش آنچندان فعال نیستند. نمیشود خیلی دقیق گفت که آیا میزبانی رویدادهای بزرگ یا حتی مسابقات داخلی موفق، الهام بخش مردم برای ورزش کردن خواهد بود یا خیر، اما بسیاری از کشورها، از جمله بریتانیا، این مسیر را امتحان کردهاند. البته که هیچکدام آنها به اندازه عربستان سعودی چنین پولی برای توسعه زیرساختهای ورزش در کشورشان خرج نکردهاند.
شما همچنین باید جاهطلبیهای سیاسی- منطقهای و جهانی عربستان سعودی را هم در نظر بگیرید. این کشور به عنوان بزرگترین کشور حوزه خلیج فارس، مدتهاست خودش را به عنوان قدرت منطقهای در نظر میگیرد. بخش بزرگی از سند ۲۰۳۰ سعودیها صرف این چشمانداز شده که آنها اطمینان حاصل کنند که همه همسایگان این کشور نیز به تاثیرگذاری عربستان در منطقه ایمان بیاورند و باور داشته باشند. قطر و امارات هر دو با موفقیت از ورزش، سرگرمی و گردشگری برای نشان دادن خود در صحنه جهانی استفاده کردهاند و عربستان سعودی نیز متوجه این مساله شده است. ایجاد یکی از قویترین لیگهای فوتبال جهان، مملو از ستارههای بینالمللی وسپس میزبانی جام جهانی، کاملا قدرتنمایی بن سلمان در منطقه هم هست.
سوال ششم: حقوق بشر چه میشود؟
سازمان دیدهبان حقوق بشر (HRW) مستقر در نیویورک در بیانیه ای در این هفته به شدت از فیفا به دلیل عدم پیروی از سیاستهای حقوق بشری انتقاد کرد.
دیدهبان حقوق بشر در بیانیهاش یادآوری کرد که سیاست فیفا میگوید که این سازمان مسئول شناسایی و رسیدگی به تأثیرات نامطلوب علیه حقوق بشر است و باید از سوء استفادهها جلوگیری کند و آنها را کاهش دهد.
اعدامهای دسته جمعی، هنوز در عربستان رایج است و منتقدان دولت با حبس خانگی، رفتن به زندان و شکنجه روبرو هستند. هیچ حزب سیاسی، اتحادیه کارگری یا رسانه مستقلی در عربستان وجود ندارد. در سال ۲۰۱۸، عوامل سعودی جمال خاشقچی روزنامهنگار منتقد دولت را به قتل رساندند. بسیاری از آژانسهای اطلاعاتی غربی معتقدند که خود بن سلمان دستور ترور را صادر کرده است – ادعایی که او همیشه رد میکند. عربستان سعودی نیز مانند قطر و امارات به کارگران مهاجر وابسته است و با آنها به همان اندازه بد رفتار میکند.
با وجود ۱۳.۴ میلیون کارگر مهاجر در عربستان سعودی، حمایتهای ناکافی از نیروی کار، گرما و عدم وجود اتحادیه کارگری، عدم وجود ناظران مستقل حقوق بشر و عدم آزادی مطبوعات، دلایلی برای نگرانی درباره جان کارگرانی است که درگیر پروژههای ساخت و بازسازی استادیومها و هتل ها و خدمات مرتبط با میزبانی جامجهانی خواهند بود.»
و البته بحران جاری در یمن، جایی که عربستان سعودی درگیر یک جنگ داخلی تلخ است که به درگیری نیابتی دیگری با رقیب منطقهای خود ایران تبدیل شده.
سوال هفتم: آیا جامجهانی در تابستان برگزار میشود؟
این در حال حاضر نامشخص است. مسابقات ۲۰۲۲ قطر به دلیل گرمای تابستان خلیج فارس به زمستان منتقل شد. بیشینه دما در ایام تابستان در این کشورها روزانه حدود ۴۳ درجه سانتیگراد و شبها در حدود ۳۱ درجه سانتیگراد است. این دماها برای بازی فوتبال یا حضور در مسابقات مناسب نیست.
سوال هشتم: جامهای جهانی دیگر کجاها هستند؟
دوره بعدی جام جهانی، که در سال ۲۰۲۶ برگزار میشود در کانادا، مکزیک و ایالات متحده خواهد بود. میزبانان دوره ۲۰۳۰ مراکش، پرتغال و اسپانیا خواهند بود، اما یک ویژگی اضافی در این مسابقات وجود خواهد داشت: مسابقات ۲۰۳۰ صدمین دوره جام جهانی است. بنابراین فیفا اعلام کرده که سه بازی جام جهانی در اروگوئه، آرژانتین و پاراگوئه برای جشن سالگرد برگزار میشود. مراسم صد سالگی نیز در مونته ویدئو، پایتخت اروگوئه که میزبان اولین دوره جامهای جهانی بوده برگزار خواهد شد. از آنجایی که جامجهانی نمیتواند بیش از هر ۱۲ سال یک بار در یک قاره میزبانی شود، دوره ۲۰۳۴ باید جایی بین آسیا یا اقیانوسیه برگزار می شد.
اگر از این مطلب خوشتان آمد، این قسمت پادکست فوتبال تراپی را هم بشنوید:
ردپای یک ایرانی در معامله نیوکاسل