نوشته مایکل کاکس/ اتلتیک
آنالیز فوتبال در فوتبالتراپی:
ببخشید که دارم از خودم تعریف میکنم اما، در سال ۲۰۱۰، من اصطلاح “وینگر معکوس” یا Inverted full-backs را ابداع کردم.
در آنالیز فوتبالی در مورد افزایش تمایل مربیها به استفاده از وینگرهای راست پا در سمت چپ و وینگرهای چپ پا در سمت راست زمان آن رسیده بود که به یک عبارت مناسب برسیم. آن زمان، گرایش به این بود که از آنها به عنوان ” inside-out wingers ” یاد شود که به وضوح تعریف درستی نبود. نه تنها تا حدی کودکانه به نظر میرسید، بلکه به طور تصادفی خلاف آنچه در حال رخ دادن بود را نشان میداد. وینگرها از بیرون به داخل حرکت می کردند، نه از داخل به بیرون.
چند سال پس از این روند، با آنالیز استفاده پپ گواردیولا از فیلیپ لام و دیوید آلابا در بایرن مونیخ، روند حرکت مدافعین کناری به میانه میدان شکل گرفت. همچنان گاهی اوقات از آنها به عنوان ” ‘inverted full-backs ” یاد میشود که مطمئنا درست نیست. نکته “معکوس کردن” وینگرها این بود که آنها به جای این که در موقعیتهای مرکزی ظاهر شوند، در سمت مقابل پای غالب خود بازی میکردند. داوید سیلوا در سیتی همیشه در موقعیتهای مرکزی زمین قرار می گرفت، اما شما او را وینگر معکوس نمینامیدید.
آنالیز فوتبال: چرا باید بگوییم هافبک؟
زمانی که عنوان Inverted full-backs را اختراع کردم، بازیکنان به وضوح کاری متفاوت با آنچه زمانی انتظارش را داشتیم، انجام میدادند. من قبل از گواردیولا هیچ نمونه برجستهای از مربیانی که عمدا یک چپ پا را در سمت راست و بالعکس قرار دهند، به یاد نمیآورم.
بنابراین مطمئنا الان هم به عبارت دیگری نیاز است. و خوشبختانه فوتبال یک اصطلاح از پیش موجود دارد که تقریبا به طور کامل در این مورد خاص جواب میدهد. اکنون زمان آن رسیده است که استفاده از عبارت “هافبک” را دوباره پیشنهاد کنیم.
در اواسط قرن گذشته، زمانی که سیستم غالب در فوتبال ۳-۵-۲ قدیمی بود، در ترکیب “۵” مهاجم، “۳” بازیکن به عنوان “هافبک رو به عقب” و “۲” بازیکن به عنوان “فولبک” در نظر گرفته میشدند. این تصویری است از راهنمای FA برای آموزش و مربیگری که توسط آلن وید در سال ۱۹۶۷ نوشته شده است. این سیستم سنتی فوتبال انگلیس را نشان میدهد و هافبک راست (RH)، هافبک وسط (CH)و هافبک چپ (LH)بر این اساس نامگذاری شدهاند.
حالا و در فوتبال مدرن، ما معمولا در چینشها سه هافبک میانی در نظر میگیریم، با تکامل تاکتیکها و محبوب شدن چهار مدافع در عقب، دو نفر از این بازیکنان به عنوان مداف وسط شناخته میشوند( Center Back (CB)). دو مدافع کناری هم مدافع چپ (LB) و مدافع راست (RB) نامیده میشوند. البته غالبا به آنها فولبک (FB) هم گفته میشود.
این روزها، وقتی بازیکنانی مثل ترنت الکساندر آرنولد یا ریکو لوئیس در موقعیتهای میانه میدان قرار میگیرند، به طور موثر همان نقشی را ایفا میکنند که در ۵ – ۳ – ۲ دوران گذشته چنین بازیکنانی در اختیار داشتند. البته همیشه این شکلگیری به طور دقیق نیست، اما یکی از اشکال غالب تاکتیکهای مدرن در زمان دراختیار داشتن توپ، با سیستم قدیمی “هرم” یکسان است. کافی است به هواداری از دهه ۱۹۲۰ عکسی از تاکتیک آرسنال در دو سال گذشته نشان دهید. این هوادار حتما به شما میگوید زینچنکو، هافبک آرسنال است!
علاوه بر این، حتی بدون این پیش زمینه تاریخی، چنین تصوری به سادگی منطقی به نظر میرسد. الکساندر آرنولد در نقش فعلی خود ۵۰ درصد یک فولبک تمام قد (وقتی توپ در اختیار لیورپول نیست)و ۵۰ درصد یک هافبک میانی (وقتی توپ دست لیورپول میافتد)است. او به دو دلیل واضح یک دفاع راست نیست: او همیشه در دفاع نیست و همیشه در سمت راست نیست!
اگر اصطلاح هافبک تا حدودی قدیمی به نظر میرسد، باید به این نکته اشاره کرد که استفاده از “هاف” در این مفهوم احتمالا به یک اصطلاح مدرن تغییر معنا داده است. اصطلاح” نیم فضا ” که اخیرا زیاد برای ترسیم ناحیهای بین بالها (Winger) و مرکز زمین استفاده میشود، تقریبا مشابه چیزی است که برخی گزارشگران آن را” کانال “مینامند. در تعبیر جدید هافبک یعنی بازیکنی از عقب زمین که در نیمفضاها قرار میگیرد.
دلیل دیگر برای استفاده نکردن از عبارت ” Inverted full-backs ” این است که اکنون بسیاری از بازیکنان مهاجم کناری به جای اینکه در پست خود باقی بمانند، ترجیح میدهند اصطلاحا “به تو بزنند” و در عرض حرکت کنند تا از پای قویتر خود برای شوت زدن استفاده کنند. در تقابل با این موضوع مدتهاست که یک راه حل تاکتیکی بالقوه با استفاده از مدافعین کناری مطرح شده است. این روزها تا دلتان بخواهد نمونههای خوبی از راست پاهایی که در سمت چپ کار میکنند و بازیکن مستقیمشان را از بازی خارج میکنند دیده میشود. برای مثال تاکهیرو تومیاسو از آرسنال فصل گذشته محمد صلاح را به طور موثری در بازی آرسنال- لیورپول حذف کرد. اما این موضوع به عنوان یک راه حل دائمی منطقی به نظر نمیرسد، چرا که در فوتبال مدرن از فولبکها خواسته میشود نفوذ بیشتری داشته باشند و حتی تا نزدیک پرچم کرنر جلو بروند و از آنجا پاس کاتبک بفرستند.
کارکرد هجومی هافبکهای مدرن
در فاز هجومی، وقتی ماموریت پیدا میکنید که پاس کاتبک بدهید، دیگر زیاد مهم نیست که پای قویتر شما کدام باشد. ریکو لوییس به طور کلاسیک یک مدافع راست در نظر گرفته میشود، اولین بازی فیکس او در تیم ملی انگلیس در حالی رقم خورد که او در سمت چپ میانه میدان به کار گرفته شد و تقریبا هم هیچ مشکلی با پای غیر تخصصی خود نداشت و در عوض فرصتهای هجومی بیشماری با پاسهای اورلپ برای مهاجمین انگلیس ایجاد کرد.
این یک راه حل بود، زیرا انگلستان در آن بازی تقریبا از تمام بازیکنان چپ پای موجودش استفاده کرده بود.
3 پاسخ