فوتبال تراپی | پس از شروعی آرام در فصل ۲۶-۲۰۲۵، لیگ جزیره دوباره با هیجان و گلهای دیرهنگام جان گرفته است. بازگشت به بازیهای مستقیم، پاسهای بلند و پرتابهای بلند به محوطه جریمه، یادآور سبکهای قدیمی فوتبال انگلیسی است. آمارها نشان میدهد تعداد پاسها در هر بازی به کمترین میزان در ۱۵ سال اخیر رسیده و بیش از ۱۰۰ توپ بلند در هر دیدار به ثبت میرسد.
این روند از فصل گذشته آغاز شد و حالا به اوج خود رسیده است. فوتبال مستقیم در لیگ جزیره دوباره محور اصلی تاکتیک تیمها شده و مهاجمان قدرتمند مانند ارلینگ هالند، بنجامین ششکو، ویکتور یوکرش، کریس وود، الکساندر ایساک و ژان-فیلیپ ماتتا در خط حمله، چهرهی جدیدی به فوتبال مدرن بخشیدهاند.
کنترل در بازی مستقیم: لیورپول، کریستال پالاس و برنتفورد
استفادهی مؤثر از فوتبال مستقیم در لیگ جزیره به اشکال گوناگون دیده میشود. در میان تیمها، لیورپول با هدایت آرنه اشلوت الگوی بازی مستقیمِ کنترلشده بود. تیم او با حفظ ساختار تاکتیکی، توپ را سریع به جلو میبرد و از مسیرهای مرکزی برای ارتباط بین هافبک و حمله استفاده میکرد. ارسالهای مورب و دقیق ویرجیل فندایک و توانایی فنی ترنت الکساندر-آرنولد این سبک را تقویت میکرد. در سیستم ۱-۳-۲-۴ با حضور خرافنبرخ و مکآلیستر در میانه میدان، لیورپول بین تهاجم و تعادل، بهترین توازن را برقرار کرد.
در جدول زیر آمار پاسهای بلند و پاسهای عمقی تیمهای لیگ جزیره در فصل ۲۵-۲۰۲۴ و میانگین لیگ، قابل مشاهده است.

کریستال پالاسِ الیور گلاسنر نیز راهی مشابه در پیش گرفت. ماتتا نقش محوری در حملات داشت و ابریچی اِزه با ورود به موقع از عقب، خطرناک ظاهر شد. این تیم در عین فشردگی دفاعی، با پاسهای عمقی سریع و حرکت از کانالهای مرکزی موقعیتهای باکیفیتی خلق کرد.
در برنتفورد، توماس فرانک با زوجی چون امبومو و ویسا، بازی مستقیم را با دقت و نظم پیاده کرد. تأکید آنها بر موقعیتسازی باکیفیت و استفاده از ضربات ایستگاهی باعث شد یکی از بالاترین نرخهای xG در هر شوت را در لیگ به دست آورند.

حملات کناری و فوتبال مستقیم در لیگ جزیره: فولام، وستهام و ناتینگهام فارست
فولام با هدایت مارکو سیلوا نمایندهی واضحترین سبک مبتنی بر کنارهها بود. همپوشانیهای متوالی آنتونی رابینسون با پریرا و ایووبی عرض زیادی به زمین میداد، اما بسیاری از حملات با سانترهای بیهدف پایان مییافت. فولام ۲۸ امتیاز از دست رفته از موقعیتهای پیشافتاده داشت و میانگین کیفیت شوتهایش کمتر از حد میانگین لیگ بود.
در وستهام، ارسالهای بلند مورب از عمق بهسمت جناحین، توپ را از میانه میدان عبور میداد. جرد بوون همچنان مهره کلیدی در حملات بود، اما جابجایی محمد کودوس به جناح چپ از کیفیت حملات کاست.
ناتینگهام فارست تیمی پرسرعت و عمودی بود. شاگردان نونو اسپیریتو سانتو با بازی در کانالها و استفاده از قدرت کریس وود (۲۰ گل از ۱۳.۴ xG) توانستند ضعف در خلق موقعیتهای تکرارپذیر از مرکز را تا حدی جبران کنند.
حجم و آشوب: بورنموث و اورتون
بورنموثِ آندونی ایراولا نمونهی کامل فوتبال پرهرج و مرج بود. سرعت بالای بازی در مالکیت توپ، پاسهای اندک و شوتهای سریع باعث شد تیمش با میانگین ۱۵.۱ شوت در هر بازی (چهارم لیگ) یکی از هجومیترینها باشد. اما ارزش کیفی شوتها پایین بود و بسیاری از حملات در ناهماهنگی از بین میرفتند. با این حال، تداوم این سبک در فصل جدید نشان از انسجام و وضوح سیستم تاکتیکی دارد.

در سوی دیگر، اورتون تیمی فیزیکی و مبتنی بر شروع مجدد بود. چه در دوران شان دایچ و چه پس از حضور دیوید مویس، این تیم بیشترین پاس بلند و کمترین پاس عمقی در لیگ را ثبت کرد. حملات از ضربات ایستگاهی و توپهای دوم آغاز میشدند. با وجود حجم بالای ارسالها، فرصتهای گل واقعی اندک بود.
این دو تیم دو چهرهی متفاوت از فوتبال حجمی را نمایان کردند؛ بورنموث با سرعت بالا اما بیدقت، و اورتون با نظم بالا اما خلاقیت کم.
توپهای دوم و نقش آن در فوتبال مستقیم در لیگ جزیره
در فوتبال انگلیس، همیشه برنده شدن توپهای دوم اهمیت زیادی داشته است. توپ دوم یعنی توپی که پس از یک برخورد یا دوئل (مثل نبرد هوایی یا پاس بلند) آزاد میماند و مالک مشخصی ندارد — تیمی که سریعتر به آن برسد، «توپ دوم را برده است». در عصر پپ گواردیولا نیز که کنترل و پاسکاری کوتاه غالب بود، تیمهای موفق باید در نبردهای کسب توپ دوم نیز برتر میبودند. فصل گذشته منچسترسیتی در همین زمینه یکی از بهترینها بود.
با افزایش پاسهای بلند در فصل جدید، اهمیت توپهای دوم دوچندان شده است. منچستریونایتد از این ویژگی بهخوبی بهره برد. در پیروزی ۲–۱ برابر چلسی، گل نخست آنها از یک الگوی تمرینی ناشی شد: ارسال بلند دروازهبان، نبرد هوایی ششکو، فرار امبومو در فضای پشت مدافع و در نهایت برخورد دروازهبان با او که منجر به اخراج شد.

گل دوم نیز از کنترل توپ دوم توسط لوک شاو و پاس برگشتی کاسمیرو حاصل شد.
برنتفورد هم در این بخش استادانه عمل کرد. ارسالهای جردن هندرسون از نیمفضای راست طوری طراحی میشدند که توپ دوم به بازیکنان خودی برسد. گل برابر منچستریونایتد و حتی تساوی برابر چلسی در وقتهای تلفشده، نتیجهی همین الگو بود.

کریستال پالاس نیز با وجود حجم کم حملات، از توپهای دوم بیشترین بهره را برد. در مقابل، بورنموث فصل گذشته یکی از ضعیفترین تیمها در بازی روی توپهای دوم بود، هرچند در فصل جدید با حضور آنتوان سمنیو و حرکات میلوس کرکز از جناح چپ پیشرفت کرده است.
کاتبکها و تحول فوتبال مستقیم در لیگ جزیره
کاتبکها یا پاسهای زمینی به عقب همچنان مؤثرترین روش در پایان دادن به حملات مستقیم هستند. منچسترسیتی و آرسنال در این بخش پیشرو بودند، اما تیمهایی مانند لیورپول، فولام و کریستال پالاس نیز در این زمینه موفق عمل کردند. فولام با تنوع در سانترها و پاسهای زمینی توانست تهدید بیشتری از جناحین ایجاد کند.

اورتون نیز در فصل جاری با تغییر سبک از توپهای هوایی به پاسهای زمینی در عرض دروازه، تحول مثبتی نشان داده است. ورود جک گریلیش و کیرنان دیوسبریهال باعث افزایش دقت در حرکات هجومی و خلق سه گل از ۱۳ موقعیت کاتبک تا هفتهی هفتم شده است.

تکامل فوتبال مستقیم در لیگ جزیره در این فصل
دادههای هفت هفته نخست فصل جدید نشان میدهد فوتبال در لیگ جزیره سریعتر و عمودیتر از همیشه شده است. پاسهای بلند، تغییر جهتهای سریع و سانترها افزایش یافتهاند، در حالیکه ورود از میانه زمین کاهش پیدا کرده است. میانگین شوتها اندکی پایین آمده اما تعداد کرنرها بیشتر شده است.
کریستال پالاس نمونهای از کنترل در بازی مستقیم است؛ پاسهای بلند بیشتر از میانگین لیگ اما با تعادل مناسب از مرکز. تیم گلاسنر با همین سبک به جمع شش تیم بالای جدول رسیده است.
در مقابل، منچستریونایتد بیشترین تعداد شوت را دارد اما بخش زیادی از آنها از موقعیتهای کمارزش زده میشوند. این تفاوت نشان میدهد که فوتبال مستقیم موفق، به اندازهی سرعت، به صبر و نظم نیز نیاز دارد.
سه تیم تازهصعود کرده — ساندرلند، لیدز و برنلی — نیز با سازگاری سریع به این الگو پیوستهاند. دو تیم اول بر اساس قد بلند و قدرت در ضربات ایستگاهی تیمسازی کردهاند، در حالیکه برنلی همچنان وفادار به سبک سنتی بازی کشیده است.
جمعبندی
فوتبال مستقیم در لیگ جزیره دیگر فقط به معنای ارسال توپهای بلند نیست، بلکه ترکیبی از قدرت، دقت، و مدیریت دومین توپهاست. تیمهایی مانند لیورپول و کریستال پالاس ثابت کردهاند که میتوان بازی مستقیم را با نظم و تفکر تاکتیکی اجرا کرد، در حالیکه تیمهایی چون بورنموث و اورتون دو سر متضاد این سبک را نمایان میسازند.
فصل جاری نشان میدهد فوتبال انگلیس در حال بازتعریف مفهوم «بازی مستقیم» است؛ سبکی که میان سرعت و ساختار تعادل برقرار میکند و چهرهی تازهای از لیگ جزیره را شکل داده است.
مقالهای که مطالعه کردید، پیشتر در رسانه اتلتیک منتشر شده است.
در ادامه بخوانید: رکورد شکنی هالند: آیا قهرمانان دیروز به فراموشی سپرده میشوند؟