فصل اخراج مربیان در لیگ برتر انگلستان رسماً آغاز شده است.
فوتبال تراپی | آنژ پستکوغلو پس از نونو اسپیریتو سانتو به دومین سرمربی ناتینگهام فارست تبدیل شد که در همین فصل از کار برکنار شده است، در حالیکه گراهام پاتر نیز ماه گذشته از هدایت وستهام کنار گذاشته شد. این سه جدایی، در همین مقطع ابتدایی فصل، به اندازه کل اخراجهای فصل ۲۴-۲۰۲۳ است و حالا مجموع اخراجهای نیمفصل در دوران لیگ برتر (از سال ۱۹۹۲ تاکنون) به عدد ۱۸۳ رسیده است. این آمار شامل مربیانی نمیشود که خودشان داوطلبانه تیم را ترک کردهاند؛ مثل خود پاتر در سال ۲۰۲۲ که از برایتون به چلسی رفت.

برای اولینبار در تاریخ لیگ برتر، چندین سرمربی در ماه سپتامبر اخراج شدهاند. با این حال، معمولاً از اکتبر است که اضطراب در هیئتمدیره باشگاهها شدت میگیرد. در ۳۳ سال اخیر، در ماه دهم میلادی (اکتبر) ۲۱ مربی اخراج شدهاند. اما بیرحمترین ماه، دسامبر است؛ زمانی که نیمفصل نزدیک میشود و پنجره نقلوانتقالات زمستانی (که از سال ۲۰۰۳ به لیگ برتر اضافه شد) در راه است — در این ماه ۳۵ سرمربی از کار برکنار شدهاند.
البته دوران تعطیلات معمولاً برای مربیان تحت فشار نوعی فرصت دوباره فراهم میکند — مگر اینکه نامتان لس رید باشد؛ سرمربیای که در سال ۲۰۰۶، درست در شب کریسمس، از چارلتون اخراج شد. جالب آنکه رید تنها یک روز بیشتر از پستکوغلو دوام آورد؛ سرمربیای که با تنها ۳۹ روز حضور، کوتاهترین دوران هدایت میانفصلی در تاریخ لیگ برتر را تجربه کرد (میانگین ماندگاری مربیان در نقش خود حدود دو سال است).
در نمودار، تعداد مربیهای اخراجشده در لیگ برتر در هر ماه از سال ۱۹۹۲ قابل مشاهده است.

اما جدایی پستکوغلو از ناتینگهام فارست از جنبه دیگری نیز غیرمعمول بود.
او تنها ۱۰ دقیقه پس از شکست ۳-۰ مقابل چلسی از کار خود برکنار شد و در کنار پاتر، به یکی از معدود مربیانی بدل شد که در روز شنبه اخراج شدهاند. پیش از این فصل، در سه دهه لیگ برتر فقط ۱۶ سرمربی در روز شنبه برکنار شده بودند. در واقع، بیشترین اخراجها در روز دوشنبه رخ میدهد؛ زمانی که بخش منابع انسانی باشگاهها بعد از پایان هفته کاری، بیشترین فعالیت را دارند و تا امروز ۴۵ اخراج در همین روز ثبت شده است (که نمودار زیر، مربوط به این آمار است).

با وجود آنکه فصل اخراج مربیان موضوعی پرحاشیه است، اما در لیگ برتر اغلب با لحنی شوخطبعانه درباره آن صحبت میشود؛ چرا که مربیان این سطح معمولاً حقوقهای هنگفتی دریافت میکنند. با این حال، بسیاری از اخراجها واقعاً بیعدالتی است — محصولی از بدشانسی یا برنامه مسابقات سنگین.
برای نمونه، یورگن کلوپ در سال ۲۰۱۵ اخراج نشد، اما پس از پایان فصل ناامیدکنندهای با رتبه هفتم در بوندسلیگا از بروسیا دورتموند جدا شد؛ تصمیمی که چند هفته قبل از پایان فصل اعلام کرده بود. به گفته یان گراهام، مدیر سابق بخش تحقیقات لیورپول و نویسنده کتاب چگونه لیگ برتر را ببریم، عملکرد آماری دورتموند در آن فصل در واقع دومین تیم برتر آلمان بود:
«تفاوت اصلی این بود که شوتهای آنها وارد دروازه نمیشد، اما شوتهای حریفان بله.»
علاوه بر تمامکنندگی ضعیف، سرنوشت یک مربی ممکن است تحت تأثیر بدشانسی در تقویم مسابقات هم قرار گیرد — یعنی وقتی دشوارترین بازیها دقیقاً پشت سر هم میافتد.
برای مثال، روبن آموریم، سرمربی منچستریونایتد، پس از کسب تنها هفت امتیاز از شش بازی اول در لیگ برتر، تحت فشار شدیدی قرار گرفت. اما سختی برنامه مسابقات در این ماجرا نقش داشت. طبق دادههای Opta، منچستریونایتد در بین ۲۰ تیم لیگ، سختترین پنج بازی ابتدایی را پشت سر گذاشته بود. با این حال، پیروزی مقابل ساندرلند تازهصعود کرده پیش از تعطیلات فیفا دی و سپس برد برابر لیورپول باعث شد تا نگرانیها کاهش یابد.
برای ارزیابی سختی برنامه پیش از اخراج، از شاخص ClubElo استفاده میشود — سیستمی که امتیازات تیمها را با توجه به نتایج و قدرت حریفان تنظیم میکند. هرچه امتیاز تیم بالاتر باشد، قدرت آن بیشتر است. بر اساس همین دادهها، مدلی ساخته شد تا تخمین بزند یک تیم «متوسط» لیگ برتر در طول پنج بازی مقابل حریفان مشخص، چند امتیاز باید کسب کند؛ با در نظر گرفتن امتیاز Elo و مزیت بازی خانگی.
در ادامه، نگاهی خواهیم داشت به مربیانی که پس از پشت سر گذاشتن سختترین مقاطع تقویم، از کار برکنار شدند. در صدر این فهرست شان دایچ قرار دارد — کسی که حالا به عنوان گزینه اصلی برای جایگزینی پستکوغلو در ناتینگهام فارست مطرح است.
آخرین دوره حضور دایچ در عرصه مربیگری، یعنی دو سال حضور در اورتون، با دورهای طاقتفرسا به پایان رسید؛ او مقابل آرسنال، منچسترسیتی، چلسی، فارست و بورنموث فقط سه امتیاز به دست آورد.

روند ضعیف شان دایچ با تنها سه برد در ۱۹ بازی پایانی لیگ، نشان میدهد که اخراج او بیشتر نتیجهی افت طولانیمدت بود تا سقوط ناگهانی در فرم تیم.
با این حال، وقتی صحبت از سرمربیانی میشود که “برای حفظ صندلیشان به یک نتیجه نیاز دارند”، نمونههایی مثل او نشان میدهند که چگونه برنامهی مسابقات میتواند در بدترین زمان ممکن، شرایط را کاملاً علیه مربی رقم بزند.
حتی اگر دشواری بازیهای پایانی را هم در نظر بگیریم، بسیاری از مربیان در این فهرست عملکردی ضعیفتر از انتظار داشتند. برای سنجش این موضوع، پژوهشگران امتیازات مورد انتظار آنها را بر اساس مدل ClubElo (با لحاظ قدرت تیم خودشان) محاسبه کردند و سپس آن را با عملکرد واقعیشان مقایسه نمودند.
نتیجهی دادهها نشان میدهد که اخراج نایجل اتکینز از ساوتهمپتون در ژانویه ۲۰۱۳ ناعادلانهترین مورد فصل اخراج مربیان بوده است.
او در پنج بازی پایانی خود شکستناپذیر بود و هفت امتیاز کسب کرد؛ از جمله تساوی مقابل آرسنال و بازگشت در دیدار با چلسی از باخت ۲-۰ در نیمه اول به تساوی ۲-۲، دیداری که آخرین مسابقهاش روی نیمکت ساوتهمپتون شد.
در آن زمان تیم او در رتبه پانزدهم جدول قرار داشت، سه امتیاز بالاتر از منطقه سقوط. حتی الکس فرگوسن، سرمربی وقت منچستریونایتد، درباره اخراج او گفت: «باورکردنی نیست». هواداران ساوتهمپتون نیز برای تصمیم باشگاه اعتراض عمومی ترتیب دادند.

در بخشهای بعدی فهرست، نام آشنای دیگری به چشم میخورد: دیوید مویس.
دوران کوتاه او به عنوان جانشین فرگوسن در منچستریونایتد در واقع، با توجه به حریفان دشوار، عملکردی قابل قبول بود — او در پنج بازی آخرش ۹ امتیاز گرفت، که یکی از دو شکست آن دوره هم مقابل قهرمان همان فصل، منچسترسیتی، رقم خورد.
در سوی دیگر ماجرا، دادهها نشان میدهد برخی مربیان با وجود داشتن برنامهای آسانتر، عملکردی ناامیدکننده داشتند.
برای نمونه، اونای امری — که اکنون در استون ویلا یکی از موفقترین مربیان لیگ برتر است — در پنج بازی پایانی خود روی نیمکت آرسنال مقابل تیمهای شفیلد یونایتد، کریستال پالاس، ولورهمپتون، لستر و ساوتهمپتون تنها سه امتیاز به دست آورد.

اما دربارهی آنژ پستکوغلو ، باید گفت که پنج بازی آخرش شامل کل دوران حضورش در ناتینگهام فارست بود. برنامهی او واقعاً سخت بود — دیدارهایی مقابل چلسی، آرسنال و نیوکاسل — اما حتی با در نظر گرفتن دشواری تقویم، تنها یک امتیاز نتیجهای ضعیف و غیرقابل دفاع بود؛ بهویژه با توجه به تساوی و شکست مقابل دو تیم تازهصعود کرده، برنلی و ساندرلند.
البته او حداقل به پنج بازی رسید. فرانک دی بوئر که تنها پس از چهار مسابقه از کریستال پالاس اخراج شد، یادآور یکی از فاجعهبارترین شروعها در تاریخ لیگ برتر است (فصل ۱۸-۲۰۱۷).
بدیهی است که برخی از مربیان با نتایج ضعیف پایانی ممکن است قربانی بدشانسی شده باشند — یعنی عملکردشان بهتر از نتایج نهایی بوده است. اما در لیگ برتر، حتی افتی کوتاه میتواند عواقب سنگینی داشته باشد، چرا که تصمیمگیران و مدیران معمولاً صبر نمیکنند. بخشی از دلیل این شتاب، امید به اثر مربی جدید است — پدیدهای که پستکوغلو هرگز آن را تجربه نکرد — اما آمارها نشان میدهد این اثر، واقعاً وجود دارد.

بیش از ۷۰ درصد از باشگاههایی که در میانه فصل مربی خود را عوض کردهاند، در پنج بازی بعدی نسبت به پنج بازی قبل از تغییر مربی، بهبود امتیازی داشتهاند. بهطور میانگین، تیمها پیش از اخراج مربی ۰.۷ امتیاز در هر بازی میگرفتند، اما در پنج بازی پس از تغییر، این عدد به ۱.۲ رسید.
با این حال، وقتی عملکرد پنج بازی بعدی با کل دوران مربی اخراجشده مقایسه میشود، این اثر تقریباً از بین میرود.
تنها نیمی از تیمها در این بازهی بلندمدت بهبود داشتهاند و میانگین امتیازات بسیار نزدیک است (۱.۱ در برابر ۱.۲).
این نشان میدهد که اثر مربی جدید بیشتر ناشی از زمانبندی تغییر و شوک وارده است؛ معمولاً سرمربی تازه در بدترین دوران تیم وارد میشود — زمانی که اوضاع فقط میتواند بهتر شود.

نمونهی بارز صبر در مقابل وسوسهی اخراج، میکل آرتتا است. او در آغاز فصل ۲۲-۲۰۲۱ تحت فشار شدید قرار داشت؛ آرسنال پس از سه بازی نخست در قعر جدول بود. اما هیئتمدیره تصمیم به حفظ اعتماد گرفت — و پاداش این صبر را دریافت کرد. آرتتا در ادامه توانست آرسنال را به جمع مدعیان قهرمانی بازگرداند.
در نهایت، برخی مربیان واقعاً با ساختار یا بازیکنان باشگاهشان تناسب ندارند و تغییر اجتنابناپذیر است.
اما اگر مالکان و مدیران بتوانند هیاهوی کوتاهمدت و نقش شانس را از تصمیمگیریهای خود جدا کنند، شاید پیش از اجرای حکم اخراج در فصل اخراج مربیان، دو بار درباره آن فکر کنند.
مقالهای که مطالعه کردید، پیشتر در رسانه اتلتیک منتشر شده بود.
در ادامه بخوانید : تحلیل فوتبال مستقیم در لیگ جزیره و تأثیر آن بر خلق موقعیتها