این یادداشت با الهام از نوشته جرج کالکین، تحلیلگر سایت اتلتیک نوشته شده. عنوان یادداشت هم تیتر نوشته او است!
نفرت عالیه! این نقطه شروع این یادداشت درباره طرفداران فوتبال است. اما میخواهم همین اول کمی عقبنشینی کنم. نفرت واقعا (یا شاید هم لزوما) عالی نیست. لذت بردن از نفرت به معنای پرخاشگری یا نوعی از خشونت شادی آور است و در این دنیای درهم آمیخته دیوانهوار ما نمونههایش بسیار زیاد پیدا میشود. پس لازم نیست من چیزی به آن اضافه کنم.
شما از چه چیزهایی در فوتبال متنفرید؟
من از هیچ چیزی در فوتبال متنفر نیستم. تصحیح: من از هیچ چیزی در فوتبال بجز VAR متنفر نیستم. البته از xG هم متنفرم. به این دلیل که برایم قابل درک نیست. و البته داوران! و کفشهای فوتبالی که مشکی نیستند. و طرفداران جوان باشگاهها. به علاوه از بعضی تیمها، بعضی بازیکنان، مدیران، مالکان، مربیان، هوادارانشان، حامیان مالی، طلسمها و… هم متنفرم. جدا از این چیزها خیلی وقتها، من به شدت از باشگاه خودم هم متنفر بودم. گاهی فکر میکنم این چیزها از من یک هیولا میسازد.
اصلا این یادداشت درباره نفرت نیست! میخواهم کلا عقبنشینی کنم. پس دارم درباره چه چیزی مینویسم؟ درباره یک واکنش انسانی در دنیای فوتبال! درباره تجربه نشستن در یک کافه یا سالن سینما با چند تا از دوستان در شب چهارشنبه برای تماشای لیگ قهرمانان. وقتی که متوجه میشوی چیزی در حال و هوای سالن در حال تغییر است. این که «آخ» و «وای» تماشاچیان در موقعیتهای از دست رفته منچسترسیتی و آرسنال در حال تبدیل شدن به عبارتهای خندهدار و تمسخر آمیز است.
بازی سیتی و رئال مادرید را به یاد بیاورید. در بیشتر موارد، شما فقط میتوانید از سرعت حرکت، دقت پاسها، و مدل بازی شناور تیم باشکوه پپ گواردیولا برای بردن مسابقه شگفت زده شوید. تا لحظهای که چیزی تغییر کرد. از یک جایی به بعد میتوانستید حس کنید که رئال خلاف جریان بازی شاید و فقط شاید شانسی برای نباختن داشته باشد. و این در نوع خود یک پیروزی برای فوتبال بود. درباره سبک فوتبال یا تاکتیک دفاعی رئال حرف نمیزنم، این یک داستان غافلگیر کننده کمیکوار است!
دوست تاتنهامی من به باخت آرسنال میخندد
پایان بازی حس هیجان عجیبی به همراه داشت. سیتی مستحق برد راحت بود، اما با یک مدل نه چندان راحت شکست خورد. بیایید با واقعیت روبرو شویم. اگر طرفدار سیتی نباشید این واقعیت برایتان خندهدار است!
در مورد آرسنال هم همینطور است. آرسنال این فصل بسیار بسیار خوب بوده اما درخشان نیست. این واقعیت هرگز در ظاهر خندهدار نیست. اما همکار من که طرفدار تاتنهام است، دلیل بسیار مشخصی برای خندهدار بودن این موضوع دارد. اگرچه تأثیر این همه خنده، کاهش شانس دریافت سهمیه پنجم لیگ قهرمانان در فصل بعد و احتمالا نرسیدن تاتنهام به چمپیونزلیگ خواهد بود. چیزی که این بار برای من خندهدار است!
در نهایت همین داستان سهمیه میتواند لیگ انگلیس را تحت تاثیر قرار دهد و نیوکاسل را از راهیابی به هر نوع رقابت اروپایی باز دارد. اتفاقی که واقعا آزاردهنده خواهد بود و حتما همکار من به آن هم میخندد. به نظر من کاملا منصفانه است. اگر انتخاب بین این است که نگران وضعیت سهمیه پنجم چمپیونزلیگ باشیم یا به بدبختیهای دیگران بخندیم، ببخشید، اما انتخاب من خنده به بدبختیهای دیگران است!
در واقع، میتوانید جدول شانس سهمیه پنجم را هم به لیست چیزهایی که از آنها متنفرم اضافه کنید.
حالا نوبت تو است، رسم دنیا {ی فوتبال} اینه
هوادران نیوکاسل شعار معروفی دارند که میگوید: “وقتی سقوط کردیم به ما خندیدی، اما حالا کی میخنده؟”. نکته این است که نیوکاسل دیگر باشگاهی پر از تصمیمات دیوانهوار نیست. همان تیمی که دو بار در دوران مالکیت مایک اشلی به دسته پایینتر سقوط کرد. اتفاقی که آن زمان برای کلاغها و طرفدارانشان کاملاً عذاب آور بود و برای بقیه بسیار سرگرم کننده!
این چیزی است که ما به اندازه کافی در نظر نمیگیریم. همه، در این برهه حساس فصل چانههایمان را نوازش میکنیم و میزگردهای تخصصی برگزار میکنیم درباره اینکه کدام تیم قهرمان لیگ برتر میشود و هی وسطش خمیازه میکشیم.
اگر ماهیت رقابتی ورزش را تحسین میکنید، اگر روندها و پله پله ساختنها برایتان مهم است، پس احتمالا قهرمانی آرسنال در این فصل پرمیرلیگ برایتان عالی و ارزشمند خواهد بود! پاسخ یک هوادار فوتبال: هههههههههههههههههههههههههههههههههههههه، اونا این فصل هم قهرمانی رو از دست میدن!
آخرین فصل یورگن کلوپ در لیورپول و سنگینی احساسی جدایی قریبالوقوع او؟ این داستان قدرتمند انسانی را دوست دارید؟ پاسخ یک هوادار فوتبال: هاهاهاهاهاهاها بیشتر گریه کنین!.
به منچسترسیتی هم بخندیم؟
با این حساب، چهارمین قهرمانی سیتی برای خیلیها خندهدار خواهد بود. قهرمانی آرسنال و در نتیجه خندیدن به طرفداران تاتنهامی که امروز به آنها میخندند برای بسیاری از مردم خندهدار خواهد بود. قهرمانی لیورپول و سقوط اورتون برای طرفداران لیورپول عالی خواهد بود، اما اگر این اتفاق نیفتد به طور گستردهتری برای طرفداران اورتون خندهدار است!
بنابراین، همانطور که میبینید، نفرت از “بزرگ بودن” در واقع موضوعی کاملا جدی و مهم است. خصلتی انسانی که بسته به زمان و جعرافیا و تاریخ، در دنیای فوتبال دست به دست میشود. زمانی نیوکاسلیها مسخره میشوند و زمانی ساندرلندیها. روزگاری یونایتدیها به همه میخندند و زمانی خودشان سوژه خنده هستند. ما اگر طرفدار تیمی نباشیم که در قله ایستاده، دوست داریم به هر بهانهای مسخرهشان کنیم و این لزوما چیز بدی نست. نفرت از کسانی که در دنیای فوتبال داستان موفقیت تولید میکنند، اگر به خنده و شادی مقطعی منجر شود خیلی هم خوب است!
یک پاسخ
فوتبال اکثر مواقع موضوعی برای خندیدن به رقیب(ها) به طرفدارانش میده. با قهرمانی لیورپول اونها به طرفداران منچستر و اورتون میخندن و بالعکس. ولی همزمان طرفداران منچستر هم به عدم قهرمانی منچسترسیتی و برابری رکوردشون تو قهرمانی متوالی و قهرمان نشدن آرسنال میخندن. این چرخه رو خیلی مبسوطتر برای تیمهای لندنی هم ادامه داد.
با قهرمانی آرسنال، اونها طرفداران تاتنهام و چلسی رو مضحکه میکنن و طرفداران تاتنهام در صورت نگرفتن سهمیه لیگ قهرمانان، دلخوش به وضع چلسی هستن. ولی اوضاع این فصل چلسی بهشون هیچ چیزی جز حسرت نمیده مگر این که خودشون رو هم رده تیمهایی مثل برنتفورد و فولام بدونند.