وب سایت coaches’ voice در جدیدترین آنالیز تاکتیکی خود، آرایش تاکتیکی ۴-۲-۴ را زیر ذرهبین برده است. پس از این تغییر تاکتیکی که شاهد جلو آمدن مدافعان کناری و میانی به خط هافبک توسط (پیشروی جان استونز در منچستر سیتی، ترنت الکساندر آرنولد در لیورپول و زینچنکو در آرسنال) مربیان در فصلهای قبل بودیم، حالا روش تاکتیکی جدیدی میان مربیان فراگیر شده است.
پس از آنالیز تاکتیکی چینش ۴-۲-۴، نگاهی به تیمهایی میاندازیم که از این چینش در ترکیب خود بهره بردهاند.
آنالیز تاکتیکی: آرایش ۴-۲-۴ چیست؟
آرایش ۴-۲-۴ شامل یک خط دفاعی چهار نفره که از دو مدافع مرکزی و دو مدافع کناری تشکیل شده است. در جلوی مدافعان، یک زوج هافبک مرکزی در خط بعدی فعالیت میکنند و در جلوتر از آنها، یک خط حمله چهار نفره قرار دارد. این ترکیب معمولاً یک خط حمله تهاجمی محسوب میشود، زیرا وینگرها یا هافبکهای کناری در سمت چپ و راست مهاجمان مرکزی، بسیار جلوتر قرار میگیرند و در همان موقعیت بالا باقی میمانند.
منشأ آرایش ۴-۲-۴ چیست؟
گمان میرود که شکلگیری اولیه آرایش ۴-۲-۴ در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ از کارهای مربی مجارستانی، Márton Bukovki، نشأت گرفته باشد. در آن زمان، مجارستان در اوج فوتبال جهان قرار داشت. Bukovki آرایش رایج ۳-۲-۲-۳ که بیشتر به عنوان سیستم W-M شناخته میشود را تغییر داد و مهاجم مرکزی خود را به عقب میآورد، در حالی که دو مهاجم داخلی جلو میرفتند تا یک زوج خط حمله ایجاد کنند.
هافبکهای چپ و راست نیز تغییراتی داشتند؛ یکی از آنها به خط دفاعی بازمیگشت تا پوشش دفاعی بیشتری فراهم کند، و دیگری در کنار مهاجم مرکزی که به عقب کشیده شده بود، بازی میکرد. مهاجم چپ و راست به سمت بیرون حرکت میکردند تا خط حمله چهار نفره را کامل کنند.
Bela Guttmann، هموطن Márton Bukovki، نیز نقش مهمی در توسعه آرایش ۴-۲-۴ داشت. او که مربی ۱۹ باشگاه در ۱۰ کشور بود و ۱۰ عنوان قهرمانی لیگ را بهدست آورد، به ویژه با دو قهرمانی در جام باشگاههای اروپا با بنفیکا مشهور شد. اما در برزیل بود که Bela Guttma به طور جدی به گسترش آرایش ۴-۲-۴ پرداخت. با چرخشها و حرکات بسیار کمتر از آنچه قبلاً معمول بود.
در دوران مربیگریاش در سائو پائولو، Bela Guttma با همکاری Vincente Feola این تیم را به قهرمانی در سال ۱۹۵۷ رساند. یک سال بعد، Vincente Feola مربی تیم ملی برزیل بود که با استفاده از آرایش ۴-۲-۴ توانست قهرمان جام جهانی شود. تغییری که برزیل آن را برای کسب قهرمانیهای دیگر در سالهای ۱۹۶۲ و ۱۹۷۰ نیز به کار گرفت. ماریو زاگالو که در تورنمنتهای ۱۹۵۸ و ۱۹۶۲ برای برزیل بازی کرده بود، به عنوان مربی در موفقیت ۱۹۷۰ این آرایش را ادامه داد.
آنالیز تاکتیکی: ۴-۲-۴ مدرن از کجا آمد؟
در سالهای اخیر و در دهه ۲۰۲۰، سیستم W-M بهطور قابل توجهی به فوتبال سطح بالا، بهویژه لیگ برتر انگلستان، بازگشته است. (چینشهای تاکتیکی که گواردیولا با استفاده از جان استونز، یورگن کلوپ با استفاده از آرنولد و آرتتا با استفاده از زینچنکو در گذشته انجام دادهاند، این امر را ثابت میکند.) در آنجا، آرایش ۴-۲-۴ اغلب در هنگام دفاع استفاده میشود و تیمها برای مقابله با آرایش ۳-۲-۲-۳ که حریفان در زمان ساخت بازی بهکار میبرند، از بلوکهای میانی و بلوکهای بالای ۴-۲-۴ استفاده میکنند.
وظایف بازیکنان هنگام مالکیت توپ در آرایش ۴-۲-۴ چیست؟
تیمی که با آرایش ۴-۲-۴ بازی میکند، تعداد زیادی بازیکن در موقعیتهای حمله دارد که اغلب به طور مستقیم در مقابل خط دفاعی حریف قرار میگیرند. آنالیز تاکتیکی نشان میدهد این شرایط به تیم امکان ایجاد ترکیبهای تهاجمی را میدهد. دو مهاجم مرکزی باید بتوانند با یکدیگر هماهنگ شوند و حرکات یکدیگر را تکمیل کنند. برای مثال، یکی به عمق نفوذ کند و دیگری به عقب برگردد. هر دو باید در مناطق مرکزی تهدیدی برای گلزنی باشند و همچنین با بازیکنان کناری و یکدیگر برای شکست مدافعان مرکزی حریف همکاری کنند.
آرایش ۴-۲-۴ بر روی نبردهای تک به تک در مناطق کناری تأکید بیشتری دارد. هافبکهای کناری یا وینگرهای پیشرو عرض بازی را تأمین میکنند و مهاجمان مرکزی مدافعان مرکزی حریف را به خود مشغول میکنند. مهاجمان کناری باید توانایی دریبل زدن خوبی داشته باشند و بتوانند بازیکنان حریف را به چالش بکشند یا از آنها عبور کنند و سپس پاسهای عرضی، پاسهای عمقی، موقعیت تغییر جناح را فراهم کنند. آنها همچنین باید به عنوان تهدید ثانویه گلزنی عمل کنند، با حمله به تیرک دورتر یا نفوذ به داخل محوطه. (الگویی که از بهترین بازیکنان برای انجام آن، محمد صلاح است.)
آنالیز تاکتیکی: پیچیدگی نقش زوج میانی
زوج هافبک مرکزی در این آرایش اغلب دچار فشار میشوند، بنابراین باید به اندازه کافی توانایی بدنی داشته باشند تا بتوانند در وسط زمین مسافتهای طولانی را پوشش دهند. مهم است که این دو بازیکن در هنگام مالکیت توپ فاصله مناسبی با هم داشته باشند تا بتوانند با یکدیگر هماهنگ شوند. آنها باید مهارتهای پاسدهی متنوعی داشته باشند، چرا که پاسهای کوتاه رو به جلو ممکن است همیشه در دسترس نباشد. شکستن خطوط دفاعی با پاسهای نفوذی یا تغییر مستقیم بازی برای یک زوج هافبک مرکزی در این سیستم اهمیت بیشتری پیدا میکند.
مدافعان کناری در آرایش ۴-۲-۴ تهاجم کمتری دارند، زیرا در مناطق کناری بازیکنان حملهکنندهای حاضر هستند. در عوض، آنها از موقعیتهای عمیقتر حمایت میکنند و کمتر به نفوذهای دور از محوطه میپردازند و به داخل زمین متمایل میشوند تا به هافبکهای مرکزی کمک کنند. اگر وینگرها حداکثر عرض را حفظ کنند، نزدیکتر شدن به مرکز کمک میکند تا مدافعان کناری بتوانند پاسهای رو به جلو بدهند و سپس از داخل زمین به حمایت ادامه دهند.
دو مدافع مرکزی پاسهای رو به جلو به هافبکها میدهند، اما با توجه به خط حمله تهاجمی، آنها همچنین فرصتهایی برای بازی مستقیمتر به سمت جلو دارند. این شامل تغییر بازی به وینگرها یا ارسال توپ به فضای پشت حریف است. در آنالیز تاکتیکی پاسهای مستقیم به مهاجمان مرکزی نیز گزینهای دیگر است که به خط حمله اجازه میدهد تا به دفاع حریف فشار بیاورد و اتصال ایجاد کند.
وظایف بدون توپ بازیکنان در آرایش ۴-۲-۴ چیست؟
آرایش ۴-۲-۴ را میتوان با یک استراتژی پرس تهاجمی یا به عنوان یک بلوک میانی (Mid-block) استفاده کرد. از یک جهت عقبنشینی، خط حمله میتواند به نوعی پوشش و محافظت از دسترسی حریفان به بازیکنان مرکزی آنها بپردازد و بازی را به سمت شانه بیرونی وینگرها سوق دهد. مهاجمان مرکزی اغلب دسترسی به محورهای حریف را مسدود میکنند، و وینگرها آمادهاند که زمانی که حریفان با توپ به جلو حرکت میکنند، به سمت آنها بروند و معمولاً به سمت داخل پرس کنند.
زوج هافبک مرکزی از خط دفاعی پشتیبانی میکنند. آنها اغلب بر روی شماره ۸ و شماره ۱۰ حریف تمرکز دارند و در صورت نیاز به صورت بازیکن محور در یارگیری عمل میکنند. اگر پاس حریف از اولین خط عبور کرده و به مرکز برسد، این هافبکها معمولاً مجبورند در دوئلهای مستقیم شرکت کنند.
آنالیز تاکتیکی میگوید خط دفاعی باید تا حد امکان فشرده باقی بماند و حریف را به سمت جناحها سوق دهد. مدافعان مرکزی به دلیل وجود زوج هافبکهای میانی در مقابل خود، پوشش و حمایت بیشتری دارند، اما باید یک خط دفاعی جلو نگه دارند تا فاصله بین خطوط کوتاه شود. هرچه این فاصلهها کمتر باشد، آرایش ۴-۲-۴ راحتتر میتواند توپ را از فضاهای مرکزی دور کند. این به این معنی است که مدافعان کناری اغلب مجبور به دفاع تک به تک میشوند. آنها باید در دوئلهای خود قوی باشند. (دلیل این که پپ گواردیولا امثال گواردیول را که مدافع میانی بودهاند، برای پست دفاع کناری تربیت کرده است.)
۴-۲- زیر پرس
در زمان پرس، آرایش ۴-۲-۴ از خط حمله بهره میبرد و اغلب بازیکن به بازیکن در برابر خط دفاع حریف قرار میگیرد. دو مهاجم مرکزی به طور مستقیم مدافعان مرکزی حریف را تحت فشار میگذارند. یکی از آنها باید در دسترس باشد تا دروازهبان را پرس کند و همزمان مسیر دسترسی به مدافع مرکزیای که مارک میکند را قطع کند. وینگرها مدافعان کناری حریف را پرس میکنند و معمولاً بازی را به سمت جناحها هدایت میکنند تا از خط طولی زمین به عنوان مدافع اضافی استفاده کنند.
در پرس بالا، مهم است که وینگر سمت دور زمین به مرکز نزدیکتر شود تا جلوی پاسهای احتمالی به کانال داخلی مقابل یا پاسهای برگردانده شده از میان پرس را بگیرد.
هافبکهای میانی در سیستم ۴-۲-۴ میتوانند به صورت فردی یا به روش پوشش منطقهای در وسط زمین عمل کنند. آنها معمولاً مسئول فشار آوردن به بازیسازترین بازیکنان حریف در این فضا هستند. اگر مدافعین کناری به طور تهاجمی برای حمایت از فشار وینگرها وارد عمل نشده باشند، در این صورت ممکن است نیاز باشد تا نزدیکترین هافبک میانه برای به تأخیر انداختن پیشرفت حریف با پوشش دادن فضای وسیعتر وارد عمل شود. هافبک دیگر باید به طرفین حرکت کند و از آن طرف حمایت کند.
همانطور که وینگرها عمل میکنند، مدافعین کناری معمولاً از بیرون به داخل فشار میآورند. این کار باعث میشود تا توپ در یک سمت زمین نگه داشته شود و تا حد امکان در کنار خط تماس قفل شود. هنگام دفاع در یک بلوک، مدافعین کناری باید در نبردهای یک در مقابل یک قوی باشند. مدافعین میانه باید انعطافپذیر و چابک باشند تا در میانه میدان با حریف مقابله کنند، اما همچنین باید پوشش ثانویهای در داخل فشار مدافعین کناری ارائه دهند. در حقیقت، توانایی خط دفاعی برای جابجایی در سراسر زمین کلید موفقیت در فشار سیستم ۴-۲-۴ است.
آنالیز تاکتیکی تیمهایی که از سیستم ۴-۲-۴ استفاده میکنند
- ۱- روبرتو دی زربی در ساسولو، شاختار دونتسک، برایتون و مارسی
تیمهای دی زربی اغلب از سیستم ۴-۲-۴ برای اجرای سبک منحصر به فرد خود در ساخت بازی استفاده میکنند. او دو هافبک مرکزی خود را به طور باریک و نزدیک به مدافعان مرکزی قرار میدهد. در این موقعیت، آنها میتوانند پاسهای کوتاه و منظم بین واحدها رد و بدل کنند. وینگرها به شدت بالا میروند و مدافعان کناری حریف را عمیقاً به عقب میرانند، در حالی که دو مهاجم مرکزی حرکات مخالف انجام میدهند. این باعث میشود تا فضا برای مدافعان کناری باز شود تا در حال حرکت دریافت کنند، در حالی که آنها حریف را فریب داده و پیش از پیوستن به خط حمله بسیار بالا و تهاجمی، فشار ایجاد میکنند.
- ۲- آنتونیو کونته با ایتالیا، چلسی و اینتر و ناپولی
اگرچه کونته اغلب از خط دفاع سه نفره استفاده کرده است، در مالکیت توپ چرخشها و ایدههای تهاجمی او معمولاً یک ساختار ۴-۲-۴ را ایجاد کرده است. او در تیم ملی ایتالیا و اینتر برخی موفقیتها را در این سیستم به دست آورد، اما پس از شروع ضعیف با سیستم ۴-۲-۴ در چلسی، به سیستم ۱-۲-۴-۳ بازگشت.
در تیمهای تحت هدایت کونته، هافبک عمیقتر معمولاً به خط دفاعی میپیوندد و به همراه سه مدافع مرکزی قرار میگیرد. دو هافبک شماره ۸ سپس به عنوان رابط بین خط میانه و خط حمله عمل میکنند، در حالی که مدافعان کناری بسیار تهاجمی و در موقعیتهای بالا در زمین قرار دارند. در این حالت، آنها میتوانند به همراه زوج مهاجم مرکزی فعالیت کنند.
در ناپولی هم کونته با خرید مک تومینای و گیلمور به دنبال پیادهسازی الگویی مشابه است.
- ۳- لیورپول آرنه اسلات
در ماههای ابتدایی حضور اسلات در لیورپول، او از سیستم ۴-۲-۴ هم در حمله و هم در دفاع استفاده کرده است. وینگرهای او – بهویژه محمد صلاح – شروعی بالا، عریض و تهاجمی دارند. در حقیقت، پاسهای مستقیم از خط دفاعی معمولاً از میانهزمین عبور کرده و مستقیماً به وینگرها ارسال میشود، با یک دویدن هافبک در حال حرکت که به سرعت در اطراف مهاجم مرکزی قرار میگیرد تا خط حملهای متشکل از چهار بازیکن ایجاد کند. اسلات همچنین زمانی که مناسب باشد، یک دویدن هافبک دیگر از عمق را تشویق کرده است. این امر به لیورپول یک حضور تهاجمی قوی میدهد.
آنالیز تاکتیکی: مزایای بازی با سیستم ۴-۲-۴ چیست؟
سیستم ۴-۲-۴ تعداد قابل توجهی بازیکن را در نواحی بالا و نزدیک به خط دفاعی حریف قرار میدهد. بدون نیاز به چرخشها، این سیستم تهدید فوری در یک سوم پایانی زمین ایجاد میکند. این سیستم حملات را از طریق بازی مستقیم، ضدحملات یا حفظ توپ مداوم تسهیل میکند. در برابر یک خط دفاع چهار نفره، ۴-۲-۴ چندین ۱v۱ را تشویق میکند؛ وینگرهایی که میتوانند حریف مستقیم خود را شکست دهند، مزیت فوری ایجاد میکنند. اگر مهاجمین مرکزی بر حریفان خود تسلط داشته باشند – چه از طریق فریب برای دریافت توپ، حرکات هوشمندانه یا فقط بازی کردن بهتر با توپ و تمام کردن فرصتها – آنگاه ۴-۲-۴ میتواند بازده بالای گلزنی داشته باشد.
چهار بازیکن خط حمله همچنین میتوانند فشار ضدحمله تهاجمی بالای زمین ایجاد کنند. این امر مدافعان حریف را تحت فشار فوری قرار میدهد اگر آنها توپ را پس بگیرند. با یک فشار سازمانیافته، تعداد و موقعیتهای بازیکنان در سیستم ۴-۲-۴ میتواند توپ را در نیمه حریف بازیابی کند و همچنین ساختار بازی عمیقتر حریف را مختل کند. زمانی که خط حمله فشار و نبرد تهاجمی ارائه دهد، ۴-۲-۴ میتواند یک سیستم موثر باشد.
یک ویژگی مثبت دیگر سیستم ۴-۲-۴ این است که یک حرکت ظریف میتواند اشکال، ساختارها و ایدههای مختلفی ایجاد کند. یک مهاجم مرکزی که به عقب میآید میتواند شکل ۱-۳-۲-۴ را ایجاد کند. اگر این حرکت به صورت مورب باشد، آنگاه یک هافبک میانه میتواند خود را تنظیم کرده و شکل ۳-۳-۴ را تشکیل دهد. وینگرهایی که به سمت توپ حرکت میکنند یا حتی فقط از موقعیت عمیقتری شروع میکنند، میتوانند به سرعت یک سیستم ۲-۴-۴ صافتر ایجاد کنند. با این انعطافپذیری، تیم میتواند به سرعت خود را تطبیق دهد. بازیکنان میتوانند آزادی عمل بیشتری برای حل مشکلات داشته باشند تا در برخی ساختارهای دیگر.
بسته به اینکه وینگرها چقدر عقب میآیند تا از دست دادن توپ را جبران کنند، سیستم ۴-۲-۴ میتواند تهدید قابل توجهی در ضدحملات ایجاد کند، به شرطی که واحد حمله به طور نسبی بالا بماند. اگر واحد دفاعی و هافبکهای میانه حمله حریف را متوقف کنند، واحد حمله عرض، ارتفاع و پتانسیل چرخش دارد. این عوامل برای یک ضدحمله موفق حیاتی هستند.
معایب بازی با سیستم ۴-۲-۴ چیست؟
آنالیز تاکتیکی نشان میدهد یک جفت هافبک میانه میتواند به سرعت تحت فشار قرار گیرد. اگر خط حمله توپ را به خوبی حفظ نکند، فضاهای مرکزی آماده برای انتقالها میشوند. این موضوع به ویژه زمانی اتفاق میافتد که حمایت یا پوشش مدافعین کناری در سیستم ۴-۲-۴ برقرار نشده باشد. بنابراین، انجام ضدحمله به نیمه دفاعی تیمی که از سیستم ۴-۲-۴ استفاده میکند، میتواند آسانتر باشد.
اگر پاسهای بلند خط دفاعی موفقیتآمیز نباشند، فاصلهها در فاز دوم بازی میتواند مورد سوء استفاده قرار گیرد. بدون حمایت کوتاهمدت در اطراف توپ، از دست دادن توپ میتواند به دلیل فاصلههای زیاد بین واحدها به ویژه آسیبزننده باشد.
حرکات عریض از سوی مدافعین کناری و وینگرهای حریف نیز میتواند فضای آشکارترین نقاط را هنگام حمله به سیستم ۴-۲-۴ به سود حریف بهرهبرداری کند. تیمها میتوانند در زمان مالکیت توپ سازگار شوند، با حرکت به عرض وینگرها و هافبکهای تهاجمی که ردیابی نمیشوند. در این فضا، آنها میتوانند توپ را دریافت کرده و سپس به داخل حمله کنند. این روند به طور فزایندهای در لیگ برتر رایج شده است، چرا که سیستم ۴-۲-۴ به عنوان یک پاسخ دفاعی به سیستم ۳-۲-۲-۳ در حال استفاده است.