یورگن کلوپ

https://footballtherapy.ir/?p=3657 : لینک کوتاه

تحلیل مدیریتی تصمیم یورگن کلوپ: ماشینی که نخواست با سه چرخ راه برود!

یورگن کلوپ مربی فوتبال است. به همین دلیل قاعدتا نمی‌تواند برای مدیران شرکت‌ها الگویی باشد درباره اینکه کارشان را انجام دهند. مدیران شرکت‌ها اصلا خوششان نمی‌آید که برای کارکنانشان نقش پدر و مادرها را بازی کنند. یا بعد از یک جلسه کاری موفق آنها را محکم در آغوش بگیرند. یا از تاکتیک فشار تهاجمی برای شکست رقبای خودشان استفاده کنند. اما یورگن کلوپ با همه تفاوت‌هایش از موضوع مهمی که در همه ابعاد زندگی آدم‌ها نقش دارد برای ما پرده برداشت: کم شدن انرژی!

یورگن کلوپ

یورگن کلوپ: ماشینی که نخواست با سه چرخ راه برود

 او در کمال تعجب روز ۲۶ ژانویه اعلام کرد که در پایان فصل از مربیگری لیورپول کناره‌گیری می‌کند. آن هم در حالی که تیم یورگن کلوپ در حال حاضر صدرنشین جدول لیگ برتر انگلستان است. یکی از محبوب‌ترین و پرببینده‌ترین لیگ‌های ورزشی دنیا. یورگن کلوپ در حالی تصمیم به جدایی از لیورپول گرفت که جایگاهی در خور در باشگاه دارد و در امنیت شغلی کامل به سر می‌برد. او تا پایان سال ۲۰۲۶ با لیورپول قرار دارد و به ادعای خودش هنوز عاشق کارش است. اما با همه این اوصاف او در یک اتفاق عجیب با اینکه هشت سال تمام هدایت تیم لیورپول را به عهده داشت، دلیل خاصی برای خداحافظی‌اش دارد: «دیگر انرژی ندارم!». به قول خودش انرژی‌اش تهی شده و دیگر نیرویی ندارد.

نخست وزیر نیوزلند

نخست وزیر نیوزلند، مدیرعامل فایزر  و یورگن کلوپ

البته کلوپ اولین فرد برجسته‌ای نیست که از تمام شدن نیرویش برای ادامه کار صحبت می‌کند. پیش از او نیز کسانی  بودند که به سبب نداشتن توان لازم دست از کار بزرگ خود کشیدند. نمونه اش جسیندا آردرن، نخست وزیر نیوزلند که در ژانویه ۲۰۲۳ از سمت خودش استعفا داد. او اعلام کرد به اندازه کافی توان و انرژی برای ادامه این کار را ندارد. جف کیندلر، مدیر عامل شرکت داروسازی فایزر نیز در سال ۲۰۱۰ حتی با این که خودش هم اعتراف می کرد که تا چه اندازه سازمان به حضور و نقش او نیاز دارد، از مدیر عاملی استعفا داد. او گفت می‌رود تا باتری‌هایش را شارژ کند. اعترافی که بعید است بتوان از زبان مدیران ارشد سازمان‌ها شنید!

انرژی یکی از آن فاکتورهایی است که در عمل، مدیر یک سازمان را در مقایسه با کارکنانش متمایز می‌کند. توانایی، انگیزه و شانس همه در راه پر فراز و نشیب رسیدن به قله موفقیت در کسب و کار مهم هستند. اما این وسط موضوع انرژی مسئله دیگری است و نقش بسیار مهمی دارد.

افرادی که در زندگی حرفه‌ای موفق به نظر می‌رسند هر روز صبح قبل از طلوع خورشید ایمیل‌هایشان را چک می‌کنند. بعد می‌روند سراغ ورزش صبحگاهی. این دسته افراد هیچ وقت به خاطر خواب یا خستگی برنامه صبحانه کاری‌شان را لغو نمی‌کنند. این کار اصلا در مخیله‌شان نمی‌گنجد که کسی به خاطر خواب بیشتر برنامه‌اش با آنها را لغو کند. خیلی کم پیش می‌آید که این افراد وسط روز چرت بزنند. در چهره‌شان خبری از چشم‌های پف‌کرده و قرمز نیست. آنها با وجود همه خستگی‌ها هر روز عادی رفتار می‌کنند.

یورگن کلوپ

مدیر بودن مسیر متفاوتی دارد، حتی اگر یورگن کلوپ باشید

البته همه این‌ها مال زمانی است که فرد در حال پیشتازی به سوی قله است. وگرنه اگر با چندنفری که در سازمان‌ها نقش مدیرعامل دارند صحبت کنید و پای درد دل‌شان بنشینید حتما از آنها می شنوید که چقدر شغل پرتنشی دارند. و چقدر برایشان سخت است که آخر روز به زندگی عادی برگردند. امروز بیشتر سازمان‌ها هرمی‌شکل هستند. به این معنی که هر وقت تصمیم‌ها سخت‌تر و مهم‌تر می‌شوند به همان اندازه نیز افراد کمتری برای راهنمایی پیدا می‌شوند. هر قدر رتبه و سابقه افراد سازمان بالاتر می‌رود بیشتر سرو کله آدم‌هایی که خواهان دیدار با آنها هستند پیدا می‌رود.

رئیس موظف است همیشه جلوی کارمندانش خودی نشان بدهد. به طور حتم این نشان دادن رو، نمی‌تواند چهره یک آدم خسته باشد که دو هفته نخوابیده. او باید مدام با اعضای هیئت مدیره سرو‌کله بزند. با سرمایه‌گذاران نشست بگذارد. در کلی رویداد مختلف به بهانه شبکه‌سازی حاضر شود. فکر کردن به این همه کار هم حتی خسته‌کننده است چه برسد که کسی انجامش هم بدهد!

این نیازمندی‌های فیزیکی برای به کسی که عهده‌دار کارهای بزرگ می‌شود مهم‌ترین مزیت در مقایسه با سایرین به شمار می‌رود.

جف بزوس

رهبران بیشتر می‌خوابند!

برون‌گرایی در زمان و به عهده گرفتن شغل‌هایی که انرژی زیادی می‌طلبند می‌تواند یک امتیاز باشد. نظرسنجی که در سال ۲۰۱۷ از سوی دانشکده اقتصاد لندن انجام گرفت نشان می‌دهد که مدیران عامل شرکت‌ها ۷۰ درصد وقت خودشان را در تعامل با دیگران می‌گذرانند. این دست افراد همیشه از صحبت کردن با دیگران لذت می‌برند. از این کار انرژی می‌گیرند انگار که همیشه سیم‌شان به برق وصل باشد. اما اگر شما فرد درونگرایی باشید تعامل با دیگران برایتان خسته کننده است. آن وقت باتری‌تان همیشه انگار یک درصد شارژ دارد و دیر یا زود خاموش می‌شوید.

این وسط بعضی آدم‌های خوش شانس به طورذاتی همیشه سرشار از انرژی هستند. این افراد همان مدیرانی هستند که می‌توانند در طول شبانه‌روز فقط ۳ ساعت بخوابند و هیچ‌وقت نمی‌دانند که چطور زنگ بیدارباش موبایلشان را باید روشن و خاموش کنند. اگر طبیعت با شما این قدر مهربان بوده که چنین قابلیتی به شما داده که هیچ. اما اگر در این قمار بیولوژیکی بازنده بودید و سهمی نصیب‌تان نشده باید دنبال راه‌هایی باشید که به شما انرژی می‌دهند و از مسائلی که توانتان را می‌گیرند دوری کنید. حالا این کار می‌تواند ورزش صبحگاهی باشد یا یک چرت یک‌ربعی وسط روز یا کمی خلوت کردن تقویم کاری!

جف بزوس زمانی که مدیریت آمازون را به عهده داشت روزی کمتر از ۸ ساعت نمی‌خوابید و هیچ وقت قبل از ساعت ۱۰ صبح هم قرار کاری نمی‎گذاشت. می‌دانید معنی‌اش چیست؟ اولویت دادن به استراحت به جای ادامه زندگی به هر قیمتی!

سال‌ها پیش راسموس هوگارد و ژاکلین کارتر در کتابی با عنوان «ذهن یک رهبر» به این نکته رسیدند که مدیران ارشد شرکت‌ها بیشتر از مدیران میانی و کارمندان می‌خوابند!

زنده ماندن استعداد است!

یورگن کلوپ با اعتراف به اینکه دیگر انرژی ادامه ندارد موضوع مهمی را به مدیران کسب و کارها یادآوری کرد. اینکه چقدر نقش رهبری در سازمان می‌تواند طاقت‌فرسا و فرساینده باشد. تصمیم مربی لیورپول برای آویختن لباس سرمربیگری لیورپول جمله مشهور یکی از بزرگترین سرمربیان دنیا، سر الکس فرگوسن را یادمان آورد: « سخت‌کوشی یک استعداد است. ولی رسیدن به چنین استعدادی بسیار سخت است!»  

منبع: اکونومیست

اگر این مطلب را دوست داشتید، در سایت فوتبال تراپی، بیشتر درباره یورگن کلوپ و لیورپول بخوانید:
مرد ساکتی که وظیفه دارد جانشین یورگن کلوپ را پیدا کند
محمدصلاح، مصدومیت و هزار سوال بی‌پاسخ: رانده شده از مصر

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *