آنالیز تاکتیکی نوشته تام هریس: کمتر تیمی در فوتبال مانند منچستریونایتد ارزش گل لحظه آخری را میداند. با این حال، در حالی که یک فصل ناامیدکننده دیگر برای این تیم در حال رقم خوردن است، آنچه زمانی نقطه قوت قهرمانی شیاطین سرخ بود، به سرعت به یک ضعف بزرگ تبدیل میشود.
گل تساوی محمد صلاح در دقیقه ۸۴ در بازی برگشت مقابل لیورپول تنها سه روز پس از شکست شاگردان اریک تن هاخ در وقتهای تلف شده در استمفوردبریج دوازدهمین ضربهای بود که یونایتد در این فصل در دقایق آخر دریافت کرد. دو گل بعد از دقیقه ۱۰۰، و ۸ گل در وقتهای تلف شده نیمه دوم و دو گل در دقایق پایانی بازی! این از بدترین رکورد آنها در لیگ برتر دو برابر بدتر است!
توانایی برگرداندن بازی در لحظههای حساس پایانی یا به اصطلاح « فرگی تایم» در نقطه مرکزی گذشته باشکوه باشگاه قرار دارد.
فرگوسن در سال ۲۰۲۱ گفته بود: « اگر برای باشگاه ما بازی میکنید، خطر دقایق پایانی باید همیشه وجود داشته باشد. لذت گلهای دقایق پایانی را به یاد بیاورید. رختکن را بعد آن گلها به یاد بیاورید…»
هیچ کس نمیتواند تن هاخ را متهم کند که از این فلسفه دوری میکند. خط دفاعی تیم او همیشه تا سوت پایان بازی جلو کشیده. اما آنالیز تاکتیکی نتایج اخیر یک نگرانی عمده را برانگیخته. اینکه در اواخر بازی وقتی تیم برای گلزنی جلو میکشد بخشهایی از تیم به دلیل خستگی روحی و جسمی در جدالهای یک در مقابل یک به راحتی تسلیم میشوند.
آنالیز تاکتیکی فرگی تایم برعکس
اولین گل از دو گل دریافت شده در وقتهای اضافه مقابل چلسی را میتوان با شکست دیوگو دالو در دوئل، و بعد از آن به دست آوردن فرصتی برای کول پالمر از روی نقطه پنالتی توضیح داد. اما آنالیز تاکتیکی گل دوم مشخص میکند که این نتیجه یک فشار لحظه آخری از سوی یونایتد و سردرگمی ایجاد شده پس از آن بود.
به تصویر نگاه کنید. درست از لحظه شروع بازی از وسط زمین، بعد از گل سوم چلسی، شش بازیکن یونایتد به جلو هجوم میبرند. از جمله دالو که پس از حرکت با توپ، مالکیت آن را از دست میدهد.
پس از یک فاصله کوتاه، کوبی ماینو به کلی از انزو فرناندز عقب میماند. ویلی کامبوالا به زحمت به سمت رحیم استرلینگ شود، میرود اما برای گرفتن توپ خیلی دیر شده است.
تنها در عرض ۱۲ ثانیه از شروع مجدد بازی، لحظاتی پس از ضربه روانی مخرب دریافت گل تساوی در دقیقه ۱۰۰، یونایتد دوباره در معرض خطر قرار میگیرد. در شرایطی که هری مگوایر در موقعیت سه به یک گیر افتاده.
اگرچه چلسی از فرصت به دست آمده گل نمیرسد. و تلاش کارنی چوکوومکا به تیر دروازه میخورد اما در نهایت توپ به کرنر میرود و همان کرنر تبدیل به گل چهارم چلسی مقابل منچستریونایتد میشود.
قبل از زدن ضربه کرنر سه بازیکن منچستریونایتد به پالمر اشاره میکنند، در حالی که لحظاتی قبل، آرون فن بیساکا دستانش را روی زانوهایش گذاشته و نفسنفس میزند.
نه تنها تلاش بیش از حد منچستریونایتد برای حمله دیرهنگام، به کرنر چلسی منجر شد، بلکه تقریباً به طور قطع توانایی آنها را برای دفاع از در دقیقه پایانی از بین برد.
تمرکز پایین، پاهای خسته
تن هاخ پس از بازی گفت: « ما اشتباهات فردی مرتکب شدیم که به قیمت از دست دادن بازی تمام شد. بازیکنان کار خود را میدانند اما تصمیمات درستی نگرفتند.»
رقابتهای لیگ برتر طولانیتر از هر زمان دیگری است. میزان وقتهای تلف شده در هر بازی نسبت به فصل گذشته بیش از ۳۸ درصد افزایش یافته و به حدود ۱۱ دقیقه و ۴۰ ثانیه رسیده است. تمرکز پایین و پاهای خسته، بهویژه در پایان چنین بازیهای پیچیدهای باید در نظر گرفته شود.
یونایتد میتواند با تقویت ذهنی که فرگوسن به آن اشاره کرده بود، به گلزنی در دقایق آخر فکر کند اما این نباید به قیمت یک مشت محکم در انتهای بازی هفته دیگر تمام شود.
منچستریونایتد: استاد ضد حمله خوردن در دقایق پایانی
فراتر از تصمیمگیری ضعیف، اصرار تن هاخ به ضدحمله به وضوح آنها را در معرض چنین شکستهایی قرار میدهد.
همانطور که نمودار زیر نشان میدهد، هر دو فصل تحت هدایت مربی هلندی، منچستریونایتد شاهد افزایش محسوس میانگین تعداد حملات مستقیم علیه مدافعینش در هر بازی بوده است. در حالی که میانگین حملات مستقیم علیه یونایتد در ۱۰ بازی آخر این تیم افزایش داشته.
آنالیز تاکتیکی این موقعیتها نشان میدهد جلو بردن خط دفاع به طرف مقابل اجازه میدهد تا به ساختارهای نامنظم هنگام عقبنشینی تیم حمله کند.
مهمتر این است که یونایتد اجازه میدهد این ساختارهای نامنظم در زمانهای تلف شده شکل بگیرند. طبق آمارهای اپتا با ۱۱ مورد، هیچ تیمی در این فصل بیش از یونایتد در معرض ضد حملات در وقتهای تلف شده قرار نگرفته.
آنالیز تاکتیکی فرگیتایم برعکس، مثال دوم!
اینجا مقابل برایتون، زمانی که یونایتد به دنبال افزایش فشار بر تیم حریف است، فاصله بین خط هافبک و خط دفاعی آنها افزایش مییابد. بیلی گیلمور از دست کریستین اریکسن فرار میکند، کسی که نمیتواند در برابر وزش نسیم بازیکن اسکاتلندی خود را حفظ کند.
در فریم دوم، گیلمور زمان زیادی برای انتخاب پاس خود دارد. قبل از اینکه آنسو فاتی از فاصله ۱۰ متری دروازه توپ نهایی را به بیرون بزند.
مسنترها جا میمانند
کاسمیرو بازیکن دیگری است که اغلب میتوان روی لو دادن توپ او حساب کرد. بازیکنانی با ویژگیهای فیزیکی رو به زوال، خود را در سناریوهای دشوار یک در مقابل یک گرفتار میبینند. آنالیز تاکتیکی تیم مشخص میکند کاسمیرو معمولا نمیتواند این نبردها را بخصوص در دقایق پایانی و در میان هرج و مرج تیم کنترل کند.
برای مثال، در مقابل فولام، آداما ترائوره به راحتی از کنار اریکسن و مگوایر در سمت راست گذشت. در حالی که هافبکهای دفاعی کاملا از کورس ضد حمله فولام عقب افتاده بودند.
و حالا به شکست دیرهنگام یونایتد مقابل ناتینگهام فارست نگاهی بیاندازیم. به میزان فضایی که یونایتد به طور مداوم در انتقال به عقب زمین به هنگام ضد حمله حریف باقی میگذارد. ببینید بازیکن صاحب توپ فارست چه فضایی برای مانور دارد!
به طور کلیتر، آنالیز تاکتیکی شرایط فعلی تیم تن هاخ به یک تناقض هویتی در باشگاه اشاره دارد.
موفقیت در منچستریونایتد همیشه با مفهوم بازی کردن “به روش یونایتد” مرتبط خواهد بود. اما به یک شرط! به شرطی که در عرض ۴ روز، در دقیقه ۸۴، ۹۹، ۱۰۰ و ۱۰۱ اینهمه گل نخورده باشید!
درباره آنالیز تاکتیکی فوتبال، در مگتراپی بیشتر بخوانید:
توضیح یک تاکتیک پرطرفدار در فوتبال: Seam Run
آنالیز فوتبال: Rest Defence سلاحی که همه آن را دستکم میگیرند
2 پاسخ
یکی از دلایلی که باعث این مشکل شده رو میشه در نبود رهبر درون زمین جستجو کرد که هیجان کنترلنشده تیم رو کنترل کنه.
هر مقطع متفاوت از سالهای سرمربیگری فرگوسن در منچستر یونایتد، بازیکنانی تو زمین بودن که میشد به عنوان سرمربی درون زمین بهشون تکیه کرد. ولی این مورد در زمان تن هاگ اصلا دیده نمیشه. برونو فرناندز در اوایل حضور خود، پتانسیل رهبر تیم بودن رو از خودش نشون داد ولی به مرور زمان وارد حاشیه شد و تا جایی پیش رفت که حتی روی کین هم ازش انتقاد کرد. امثال کریستین اریکسن و کاسمیرو هم از خیلی از روزهای اوج خودشون فاصله گرفتن و اصلا شایسته حضور در تیمی با اسم یونایتد نیستن.
هری مگوایر هم در برهههای زمانی متفاوت، دچار حواشی خاص خودش میشه و قابل اعتماد نیست.
شاید بشه روی گارناچو و هویلوند برای این نقش تو تیم حساب باز کرد ولی در حال حاضر، تیم به بازیکنی با ویژگیهای گفته شده نیاز داره و باید تو فصل نقل و انتقالات این خلا رو با خرید بازیکنی مثل تادیچ که سابقه کار زیر نظر تن هاگ (البته اگر جایگاهش در منچستر یونایتد ابقا بشه) داره پر کنن.